حضرت ايوب

ايوب پيامبرى از نسل اسحاق است كه نامش چهار بار در قرآن در سوره‏هاى نساء، انبيا و انعام ذكر شده است.

وَأَيُّوبَ إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِينَ؛(1)

و ايوب را ياد كن هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: به من آسيب رسيده است و تويى مهربان‏ترين مهربانان.

إِنّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ العَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ؛(2)

ما او را شكيبا يافتيم، چه نيكو بنده‏اى. به درستى كه او توبه كار بود.

وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَسُلَيْمانَ وَأَيُّوبَ؛(3)

و از نسل او (نوح) داوود و سليمان و ايوب را هدايت كرديم.

وَأَوْحَيْنا إِلى‏ إِبْراهِيمَ وَإِسْمعِيلَ وَإِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْباطِ وَعِيسى‏ وَأَيُّوبَ؛(4)

و به‏ابراهيم واسماعيل واسحاق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايوب وحى نموديم.

اين ستايش‏هاى بليغ بيانگر مكانت والا و اسوه بودن اين شخصيت قرآنى است.

ايوب، اسوه بازگشت و انابه به درگاه خدا

نام ايوب به موجب نقل قاموس كتاب مقدس در لغت عبرى به معناى بازگشت كننده است و در قرآن كريم نيز اين معنا مورد نظر است، آن‏جا كه مى‏فرمايد: إِنّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ العَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ‏(5) (ما او را شكيبا يافتيم چه نيكو بنده‏اى به درستى كه او توبه‏كار بود.)

در طول حيات ايوب، مصيبت‏ها و بلاهاى بسيارى بر او وارد آمد كه شرح آن در كتب سيره و روايت مذكور است؛ از دست دادن تمام فرزندان و از بين رفتن تمام دارايى از جمله بلاهايى است كه به وسيله شيطان براى او پيش آمد، ولى وى هيچ‏گاه ياد خدا و تضرع به درگاه او را از ياد نبرد. روزى همسرش به نزد او آمده مى‏گويد: آياهنوز بر كمال ايمان خود باقى هستى؟ ايوب پاسخ داد: همچنان كه نيكى‏ها و نعمت‏هاى او را پذيرفته‏ام بايد سختى‏ها و بلاهاى او را نيز به جان بپذيرم.(6)

بدين لحاظ مى‏توان او را به حق، اسوه رجوع و انابه به درگاه الهى و الگوى بازگشت به خدا دانست.

شيوه‏هاى عملى و تبليغى حضرت ايوب(ع)

1. صبر بر مصيبت‏ها

بلاها و مصيبت‏هاى وارده بر ايوب به حدى بود كه مى‏توانست هر انسان مقاومى را از راه ايمان بيرون برد و به كفر وا دارد، اما استقامت و بردبارى بى‏نظير او باعث تعالى شخصيت او به‏مقام‏هاى بالاتر گرديد. علاوه بر مصيبت اموال و فرزندان كه همواره بدانها دچار مى‏گشت، به‏سختى ديگرى نيز دچار بود و آن اين كه حتى ياران و پيروانش گهگاه مصيبت‏هاى وارد بر او را نتيجه گناه يا خطاى او مى‏دانستند و با او در اين خصوص مناظره مى‏نمودند. اما ايوب به‏آنها ثابت كرد كه هميشه گناه موجب ابتلا نيست، بلكه بسا كه مصيبت و بلا براى آزمودن بنده صالح مقرر مى‏شود تا با صبر و بردبارى، فضيلت‏هاى خود را به‏منصه ظهور رساند. ايوب هرگز بر خلاف رضاى الهى سخنى بر زبان نياورد و تنها رو به سوى خدا آورده‏مى‏گفت:

وَأَيُّوبَ إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمِينَ؛(7)

و ايوب را ياد كن هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: به من آسيب رسيده است و تويى مهربان‏ترين مهربانان.

إنّا وَجدناه صابراً؛(8)

ما او را بردبار يافتيم.

2. شكرگزارى نعمت‏هاى الهى

چنان كه صفت همه انبيا و نيكان است، ايوب همواره سپاسگزار نعمت‏هاى الهى بود و در خلوت و در اجتماع در حالى كه غرق در محنت و بلا بود با سپاس دائم خود، خدا باورى را ترويج مى‏نمود. نويسنده اعلام قرآن در جمع‏بندى روايات مربوط مى‏نويسد:

ايوب مردى متمكن و نيكوكار و داراى حشم و فرزندان بسيار بوده و بر خلاف اكثر ثروتمندان از جاده حق و عدالت منحرف نشده و كفران نعمت نكرده است. از اين رو شيطان بر سپاسگزارى او رشك برده و در محضر خداوند سپاسگزارى و شكر دائمى ايوب را به‏خاطر تنعم و بهره‏مندى وانمود مى‏كند و مى‏گويد: اگر مال و منال او گرفته‏شود مسلماً كفران خواهد ورزيد. خداى تعالى براى اثبات صبر و ثبات ايوب درخواست ابليس را اجابت مى‏كند و در نتيجه اموال ايوب به كلى از دستش بيرون مى‏رود، ولى ايوب همچنان شاكر است.(9)

همچنين در روايتى از بحارالأنوار صفات بارز ايوب اينچنين بيان شده است:

و كان شاكراً لانعم الله تعالى‏ مؤدياً لحقّ الله تعالى.(10)

او شكرگزار نعمت‏هاى خدا و ادا كننده حقوق الهى بود.

عاقبتِ اين سپاس دائم آن بود كه خداوند بار ديگر نعمت‏هاى از كف رفته را به او بازگرداند؛

فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْناهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَذِكْرى‏ لِلْعابِدِينَ؛(11)

پس دعاى او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف نموديم و كسان او نظيرشان را همراه با آنان به وى عطا كرديم، تا اهل عبادت متذكّر لطف و احسان ما شوند.

3. نيكوكارى و خدمت به مردم

به‏يقين يكى از خصلت‏هاى سپاسگزاران و يكى از جلوه‏هاى بارز شكر، بهره‏بردارى صحيح از نعمت‏ها به‏ويژه استفاده از آنها در راه خدمت و احسان به خلق خداست. ايوب كه در ابتدا از مكنت و دارايى برخوردار بود همواره در حال خدمت همه جانبه به مردم به‏سر مى‏برد و به‏مستمندان مهر مى‏ورزيد، مهمان را گرامى مى‏داشت و يتيمان را كفالت مى‏نمود، در روايتى از بحار چنين مى‏خوانيم.

و كان أيّوب برّاً تقياً رحيماً بالمساكين يكفل الأرامل و الأيتام و يكرم الضيف و يبلغ ابن‏السبيل؛(12)

ايوب مردى نيكوكار و تقوا پيشه و بر بيچارگان مهربان بود، بيوه زنان و يتيمان را سرپرستى و حمايت مى‏كرد. مهمان را گرامى مى‏داشت و در راه‏مانده را به مقصد مى‏رساند.

همچنين ايوب مى‏گفت:

و عزة ربى أنه يعلم أنّى ما أكلتُ طعاماً قطُّ إلّا و معى يتيمٌ أو ضعيفٌ يأكل معى؛(13)

به عزت پروردگارم سوگند، او مى‏داند كه هرگز طعامى نخورده‏ام مگر آن كه يتيمى يا بيچاره‏اى در كنار سفره‏ام بوده است.

گفتنى است كه ايوب دارايى خود را از راه تلاش و كار شبانه روزى بويژه كشاورزى به‏دست مى‏آورد و آن‏گاه در راه كمك به مستمندان به مصرف مى‏رساند.(14)

جدول مشخصات و عناصر شيوه‏هاى تبليغ حضرت ايوب(ع)

رديف شيوه‏ها محل اجرا نوع‏ بيان وسايل وابزارها زمينه‏ها(عواملموجبه ) اهداف ميزان‏پذيرش
1 صبر بر مصيبت‏ها همه‏جا عملى سپاسگزارى و عبرت مصيبت‏ها ‏ايمان كامل به خدا و قيامت ترويج خداگرايى در همه احوال‏ خوب
2 ‏شكرگزارى و نعمت‏هاى الهى همه‏جا عملى و گفتارى‏ - ايمان كامل به خدا و قيامت‏ تبليغ غيرمستقيم توحيد متوسط
3 نيكوكارى و خدمت به مردم‏ همه‏جا عملى - اعتقاد به ثواب اخروى جلب اعتماد خوب


1 - انبياء (21) آيه 83.
2 - ص (38) آيه 44.
3 - انعام (6) آيه 84.
4 - نساء (4) آيه 163.
5 - ص (38) آيه 44.
6 - خزائلى، اعلام قرآن، ص 234.
7 - أنبياء (21) آيه 83.
8 - ص (38) آيه 44.
9 - خزائلى، اعلام قرآن، ص 234.
10 - محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 12، ص 356.
11 - انبياء (21) آيه 84.
12 - محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 12، ص 256.
13 - همان، ص 356.
14 - محمدباقر مجلسى، حياة القلوب، ج 1، ص 206.