دعاهايى كه خداوند به حضرت محمد(ص) آموزش داد

1 . در سوره زمر، خداوند متعال به پيامبرش حضرت محمّد(ص)آموزش‏هاى متعددى مى‏دهد. يكى از آن تعليمات اين دعاست كه اى‏محمد بگو:
اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ عالِمَ الغَيْبِ وَالشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ؛
اى پروردگار آفريننده آسمان‏ها و زمين، داناى پنهان و پيدا، تو حكم مى‏كنى بين بندگانت در آنچه كه در آن اختلاف كنند.
2 . دشمنان حضرت محمد(ص) افراد عنود و لجوجى بودند و هر روز براى گريز از پيام حق و گمراه كردن مردم، نغمه‏اى ساز مى‏كردند. اما در برابر هر سخن و بهانه‏اى، جواب شايسته‏اى از پيامبر دريافت مى‏كردند. و چه بسا پيامبر در انتظار مى‏ماند تا از سوى خداوند جواب مناسبى صادر شود، تا هم به دشمنان پاسخ دهد و هم بر عزم و اراده آن جناب بيفزايد. در پايان سوره انبياء ضمن جواب به منكران توحيد، خداوند به حضرت محمد(ص) آموزش مى‏دهد كه اين گونه بگو:
رَبِّ احْكُمْ بِالحَقِّ وَرَبُّنا الرَّحْمنُ المُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ؛
پروردگارم، به حق داورى كن، و پروردگار ما بخشنده‏اى است كه از او يارى جويند بر آنچه شما (از دروغ و باطل) گوييد.
3 . خداوند متعال به پيامبر گرامى‏اش حضرت محمد(ص) اين‏گونه تعليم و آموزش مى‏دهد كه بگو:
رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمينَ؛
خداوندا! بيامرز، و رحم كن، تو بهترين رحم كنندگانى.
گرچه در اين آيه نفرمود چه كسى را بيامرز و به چه كسى رحم كن، اما به كمك آيات و ادلّه ديگر درمى‏يابيم كه رسول خدا(ص) براى خود و براى همه مسلمانان از حق تعالى آمرزش و رحمت طلب مى‏كند. وچون رسول اللَّه(ص) الگوى همگان است، ما هم به آن جناب اقتدا مى‏كنيم و مى‏گوييم:
4 . خداوند بزرگ به پيامبر اسلام(ص) دستور مى‏دهد كه براى قرائت آن بخش از قرآن كه در حال وحى بر آن حضرت است پيش از پايان يافتن وحى، شتاب نكند. به آن حضرت فرمان مى‏دهد كه بگو:
رَبِّ زِدْنى‏ عِلْماً؛ پروردگارا، دانش مرا بيشتر فرما.
با توجه به اين نكته كه پيامبر ما داناترين آفريدگان خداست در عين حال حق تعالى به او چنين دستورى مى‏دهد، بر ما كه از علم و دانش ذرّه‏اى بيش نداريم ضرورى‏تر و لازم‏تر است كه اين دعا را تكرار و از خداوند حكيم دانش فراوان طلب كنيم.
پيامبر ما فرمود:
5 . ما مسلمان و پيرو قرآنيم. قرآن كريم با
پيامبر اسلام فرموده است: هر كار با نام خدا و حمد الهى آغاز نشود پايان خوش و كاملى ندارد.
در سوره اسراء خداوند دعايى را به حضرت محمد(ص) تعليم مى‏دهد كه هر وقت بر كارى تصميم گرفتى براى موفقيت در آن اين‏طور دعا كن:
رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً؛
بارالها، مرا با صدق و استوارى داخل كن، و با صدق و درستى بيرون آر، و براى من از جانب خود تسلّطى يارى‏بخش قرار ده.
اين دعاى قرآنى در آغاز هر كار، شايسته و مناسب است تا شروع و پايان آن به درستى و استوارى باشد و در هنگامه كار يارى الهى همراهى‏كند. در تاريخ آمده است: پيامبر گرامى اسلام(ص) هنگام فتح‏مكه اين دعا را خواندند.
و از امام(ع) نقل شده كه فرمود:
6 . حضرت محمّد(ص) فرمود:
چون پيام توحيد بزرگ و عظيم بود، بيشترين فرصت‏هاى تبليغى پيامبران را به خود اختصاص داد، پيامبر ما هم براى معرفى توحيد، گفت‏وگوهاى بسيار با مردم داشت. آيات و نشانه‏هاى خداوند را براى مردم باز مى‏گفت و از آنان مى‏خواست به تأمل و دقت نشينند. در آغاز سوره شورا، خداوند موادّ لازم را براى اين گفت‏وگوها به پيامبرش مى‏آموزد و در ضمن به او تعليم مى‏دهد تا بگويد:
اللَّهُ رَبّى عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنيبُ؛
اللَّه پروردگار من است، بر او توكل كردم و به سوى او باز مى‏گردم.
7 . يكى از آموزش‏هاى الهى و قرآنى حمد و سپاس الهى است، وديگرى ياد نيك و شايسته از برگزيدگان وادى توحيد، يعنى پيامبران و اولياى الهى كه راهنمايان بشر به سوى تقوا و پاكى و عدالت و توحيد بودند. آنانى كه خداوندشان برگزيد تا مشعل هدايت ديگران به سوى خدا و آخرت باشند. خداوند به حضرت محمد(ص) فرمان مى‏دهد كه‏بگو:
الْحَمْدُ للَّهِ وَسَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى‏؛
تمام‏حمد و سپاس براى خداست، و سلام بر بندگانش، آنان كه برگزيد.
8 . مهم‏ترين پيام پيامبران الهى، توحيد و خدا پرستى بوده است. پيامبر ما هم به‏سان ديگر پيامبران پايه و شالوده دعوتش يكتاپرستى بود و سعى مى‏كرد تصوير درستى از توحيد ذات و صفات و افعال به بشر ارائه‏دهد، و به دور از خرافات و پندارها، توحيد ناب و خالص را تبيين‏كند. در قرآن كريم آياتى كه مربوط به توحيد است از آيات ديگر بيشتر است. هر بار كه مردم نادان براى كجروى خود بهانه‏اى مى‏تراشند و بر پايه انديشه‏هاى جاهلى، اعتراض مى‏كنند پيامبر با صبر و سعه‏صدر به‏آنان پاسخ سنجيده مى‏دهد. يك بار پس از پاسخ به آنان به‏فرمان‏الهى چنين مى‏گويد:
الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي المُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً؛
حمد و سپاس خدايى‏راست كه فرزندى نگرفته و در حكومت شريكى براى او نيست، و هم پيمانى براى يارى او در مشكلات نيست (چرا كه احتياج ندارد) و بزرگ دار او را برترين بزرگ داشتن.
رسول خدا(ص) فرمود:
9 . پيامبر ما در راه ابلاغ پيام الهى، از ناكسان آزار بسيار ديد. و هر گاه كه فشار روحى و روانى و تبليغاتى دشمن اوج مى‏گرفت، خداوند پيامبرش را دل دارى و روحيه مى‏داد.
در صلح حديبيه به هنگام نوشتن صلحنامه، يكبار به گاه نوشتن بسم‏اللَّه الرحمن الرحيم در آغاز صلحنامه، و بار ديگر به وقت نوشتن كلمه
هوَ رَبّى‏ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتابِ؛
او پروردگار من است، به جز او خدايى نيست، بر او توكل كردم و به‏سوى او باز مى‏گردم.
10 . يكى از تعليمات خدا به پيامبرش حضرت محمّد(ص) اين است كه بگو:
إِنَّ صَلاتى‏ وَنُسُكى‏ وَمَحْياىَ وَمَماتى‏ للَّهِ‏ِ رَبِّ العالَمينَ؛
به درستى كه نماز من، عبادات من، زندگى من و مرگ من براى خداوند است كه پروردگار جهان‏هاست.
11 . پيامبر ما از منافقان رنج بسيار ديد؛ آنان كه به زبان تظاهر به اسلام مى‏كردند و در دل اعتقاد به آن نداشتند بلكه درپى كارشكنى و شيطنت و عيب‏جويى بودند. خداوند هم از درون و شيوه آنان، پيامبرش را آگاه مى‏كرد. به همين سبب درجاى‏جاى قرآن كريم از منافقان و كج‏رفتارى آنان ياد مى‏شود. آنان كه مى‏ديدند از گفت‏وگوها و محفل آنان، پيامبر خبردار مى‏شود، به جاى اصلاح كار و برنامه خود و آمدن به راه راست، شيوه خود را عوض كردند و اين بار با زبان ايما و اشاره پيام‏هاى خود را به يكديگر مى‏رساندند. اين بار هم خداوند پيامبرش را از روش آنان آگاه ساخت و ضمن تجليل از آن حضرت به وى فرمود: در برخورد با چنين مشكلات بگو:
حَسْبِىَ اللَّه لا إِلهَ إلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظيم؛
خداوند مرا بس است، به جز او خدايى نيست، بر او توكل كردم، او كه صاحب عرش عظيم است.
پيامبر گرامى فرمود:
عبداللَّه بن عباس گويد:
12 . در قرآن كريم گاهى ملاحظه مى‏شود دعاهايى را خداوند به پيامبرش ياد مى‏دهد. گرچه در اين نوع جملات طرف خطاب حضرت محمد(ص) است، اما از آن‏جا كه پيامبر براى همگان اسوه و الگوست، پيداست كه اين گونه خطاب‏ها شامل حال ديگران نيز مى‏شود.
يكى از آموزش‏هاى خداى متعال به حضرت محمد(ص)اين‏دعاست:
قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ المُلْكِ‏تُؤْتِي المُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَتَنْزِعُ المُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُوَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الخَيْرُإِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَي‏ءٍ قَدِيرٌ تُولِجُ اللَّيلَ فِي النَّهارِ وَتُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخْرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيِ‏وَتَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ؛
اى محمد، بگو بارالها، صاحب حقيقى حكومت تويى، به هر كه خواهى حكومت دهى و از هر كه خواهى باز ستانى، هر كه خواهى عزيز و گرامى دارى و هر كه را خواهى ذليل و پست گردانى، تمام خيرات به‏دست تواست، به درستى كه تو بر هر چيز توانايى. شب را درروز فرومى‏برى و روز را درشب فرومى‏برى، زنده را از مرده برآورى و مرده را از زنده خارج سازى، و هر كه را خواهى بى‏شمارروزى مى‏دهى.
1. زمر (39) آيه 46.
2. انبياء (21) آيه 112.
2. مؤمنون (23) آيه 118.
3. طه (20) آيه 114.
4. تفسير صافى، ج‏3، ص‏322.
5. اسراء (17) آيه 80.
6. تفسير صافى، ج‏3، ص‏212.
7. شورى (42) آيه 10.
8. نمل (27) آيه 59.
9. اسراء (17) آيه 111.
10. رعد (13) آيه 30.
11. انعام (6) آيه 162.
12. توبه (9) آيه 129.
13. لكل دعاء فى القرآن قصة وإجابة، ص 69.
14. لكل دعاء فى القرآن قصة وإجابة، ص 69.
15 . آل عمران (3) آيات 26 - 27.