اوصاف دوزخ از نگاه قرآن

اسحاق کامرانى

بى گمان زمين با همه ظرفيت ها و توانمندى هاى ذاتى اش، از اين كه بتواند همه آن چه را كه مردمان در آن از زشتى و بدى به جا مى آورند، به تمام و كمال پاسخ درخورى دهد ناتوان است. بسيارى از رفتارها و كردارهاى بشر آسيب هايى به انسانها و يا گروه ها و حتى ملت ها و فراتر از آن به زمين و آسمان و موجودات آن وارد مى كند كه بيرون از تصور است. درنظر بگيريد شخصى ديوانه، رهبر كشورى باشد كه از بمب هسته اى نيتروژنى و يا هيدروژنى برخوردار است و آن را در جنگى به كار مى برد كه آثار زيانبار كشتار دست جمعى مردمى بى گناه و يا آثار مخرب زيست محيطى آن سال ها و نسل ها برجا مى ماند، اين عمل آن قدر فاجعه آميز است كه نمى توان با كشتن و مجازات مسئول اين كشتار دست جمعى آن را جبران كرد. از اين رو زمين از اين ظرفيت برخوردار نيست كه بتواند سرزمين مجازات اعمال و رفتار زشت و مخرب بشرى باشد. همين مسأله درباره پاداش برخى از اعمال پسنديده و خوب نيز صدق مى كند. بنابراين لازم است كه جايى ديگر به عنوان سرزمين مجازات قرار داده شود. اين، همان دنيايى است كه از آن به آخرت تعبير مى شود و دوزخ سرزمين مجازات بدكاران و زشت كاران است. در نوشتار حاضر وضعيت بدكاران و دوزخيان از زبان قرآن بيان شده است تا باشد از آن پند گيريم و از قرار گرفتن در آن وضعيت و موقعيت رهايى يابيم.

آرزوى دوزخيان

قرآن هنگامى كه به وضعيت دوزخيان اشاره مى كند براى آنان آرزوها و اميالى را بيان مى كند كه در حقيقت توضيح و تشريح وضعيت زندگى آنان در دوزخ و فشارها و عذاب هايى است كه بر آنان وارد مى شود.از مهم ترين آرزوهايى كه قرآن براى دوزخيان بيان مى كند اين است كه كاش خدا را در دنيا اطاعت مى كردند. هنگامى كه در آتش دوزخ اين رو و آن رو و برشته و كباب مى شوند اين آرزو را به زبان مى آورند كه اى كاش در دنيا به اطاعت خداوند مى پرداختند. (احزاب آيه66) و از همان راهى مى رفتند كه پيامبر(ص) پيموده و از شر عذاب و آتش دوزخ رهايى يافته است. (فرقان آيه27) در آن جاست كه درمى يابند راه مستقيم پيامبر و روش و سير و سلوك آن بزرگوار مى توانست آنان را از اين گونه كباب شدن رهايى بخشد.

قرآن اين سخن را زمانى از ايشان نقل مى كند كه آنان به شدت گرفتار آتش هستند و به سختى، عذاب وعده داده شده را مى چشند. چشمانشان زمانى به واقعيت باز شده كه پرده هاى دنيايى كنار رفته و به تعبير قرآن چشمانشان تيز و بينا گرديده است: فبصرك اليوم حديد(معارج) اين تيزى و درخشش چون آهن به اين خاطر است كه آن چه شنيده بود را مى چشد و با تمام وجود لمس مى كند. از اين رو آرزوى بازگشت به دنيا و ايمان آورى به خدا را مطرح مى سازد (انعام آيه27)

وقتى هدف از اين آرزو تبيين مى گردد به دو انگيزه اصلى براى بازگشت مى توان پى برد؛ نخست آن كه ايمان به خدا آورده و به اطاعت خدا و آموزه هاى وحيانى پرداخته و راه پيامبران را بپيمايند و دوم آن كه از رهبرانى كه آنان را به سوى باطل و دوزخ كشانده اند بيزارى بجويند و اعلام برائت كنند. (بقره آيه166و 167)

بخش نخست اين آرزو به شكل آرزوى بازگشت به دنيا براى انجام دادن كارهاى نيك و اعمال صالح (زمر آيه58و 60) و پيش فرستادن كارهاى نيك در دنيا براى آخرت (فجر آيه23و 24) خودنمايى مى كند و بخش دوم آن نيز به صورت لعن و نفرين و تخاصم در قيامت جلوه مى نمايد.

آرزوى مرگ

از ديگر آرزوهاى دوزخيان اين است كه اى كاش از حساب و كتاب خود آگاه نمى شدند؛ زيرا به نظر ايشان عدم آگاهى موجب مى شود تا راحت تر بتوانند با مشكلات و بلايا و عذاب هاى دوزخى كنار بيايند. اين كه بدانند جاودان در اين آتش خواهند ماند و اين سبب اعمال دنيوى آنان بوده است، آنان را زجر مى دهد. (حاقه آيه 25 تا 31)

آنان همواره به خود اميد مى دهند كه روزى از اين تنگنا رهايى يابند (غافر آيه 11) و لو شده با پرداخت فديه از آن راحت شوند (رعد آيه 18) به نظر آنان رهايى از اين عذاب آن چنان مهم است كه حاضرند از همه كس و كار خويش بگذرند وحتى از مال و فرزند و زن و خويشان مايه بگذارند. (معارج آيات 11 تا 15) هردم براى رهايى به هر چيزى تمسك مى كنند و فريادخواهى و استغاثه آنان گوش فلك را كر مى كند (فرقان آيه 13 و 14 و فاطر آيه 36 و 37) به سوى ماموران عذاب مى روند و از آنان كمك و يارى مى جويند تا دست كم آبى به ايشان برسانند. (كهف آيه 29) و يا از عذابشان بكاهند. (غافر آيه 49) ولى استغاثه هاى آنان بى اثر بوده (كهف آيه 29) و به آنان آب جوشان خورانده مى شود. (همان) و وقتى در نهايت در مى يابند كه نمى توانند از عذاب دوزخ رها شوند آرزوى مرگ مى كنند (حاقه آيات 25 تا 31) ولى افسوس كه امكان مرگ نيز براى ايشان فراهم نيست و جاودان در آن به سر خواهند برد.

شدت عذاب جهنم

اين ها نشان مى دهد كه عذاب دوزخ آن چنان سخت و شديد و طاقت فرساست كه دوزخيان مى كوشند تا دست كم از بخشى از آن رهايى يابند و يا به جبران مافات بپردازند. درگيرى و خصومت و بگومگوهايى كه قرآن درباره آنان نقل مى كند اين دشوارى را به خوبى مى نماياند.

هرگاه آنان با يك ديگر مواجه مى شوند به لعن و نفرين هم مى پردازند و خواهان دو برابر شدن عذاب ديگرى مى گردند كه به نظر آنان موجب شده اند كه گرفتار آتش دوزخ و ديگر عذاب هاى آن شوند. (اعراف آيه 38 و 39) آنها همچنين با رهبران خود براى اثبات بى گناهى خويش به مجادله مى پردازند و آنان را به اغواگرى محكوم و سرزنش مى كنند. (اعراف آيه 38 و ابراهيم آيه 21).

مشكل آن است كه دوزخيان هم عذاب جسمى مى بينند و هم عذاب روحى و روانى مى شوند و از اين رو بسيار در رنج و عذاب قرار مى گيرند. به ويژه اين كه عذاب آنان همراه با يادآورى عزت و احترامى بوده كه در دنيا داشتند. (ذاريات آيه 13 و 14 و دخان آيه 47 و 49)

با آن كه خودشان به حقانيت وعده ها اعتراف داشته و به درستى آن معتقدند (اعراف آيه 44 و ملك آيه 9 تا 9) و به گناهانشان اقرار دارند (اعراف آيه 50 و 53) ولى باز دست از دروغگويى بر نمى دارند و به انكار انجام اعمال زشت در دنيا مى پردازند (نحل آيه 28 و 29) و به دروغ مى گويند كه به پرستش بتان نيز نپرداخته اند (غافر آيه 70) از اين رو پاها (يس آيه 63 و 65) و دست ها (همان) و پوست هاى بدن (فصلت آيه 19 و 21) به سخن مى آيند و چشم هايشان گواهى مى دهند (همان) و بر دهانشان مهر زده مى شود (يس آيه 63) و آنان از اين بابت خشمگين مى شوند.

دگرگونى پوستهاى دوزخيان

مشكلى كه دوزخيان با آن رو به رو هستند دگرگونى پوست هايشان (مدثر آيه 26 تا 29) و ذوب شدن آن ها (حج آيه 19 و 20) و روييدن پوست جديد بر روى پوست بريان شده (نساء آيه 56) و كنده شدن پوست هاست (معارج آيه 15 و 16)

از آنان در دوزخ با آب داغ (واقعه آيه 92 و 93) و ميوه هاى بدبو و تلخ (واقعه آيه 51 و 56) پذيرايى مى كنند اما آب هاى دوزخى تشنگى آنان را تشديد مى كند. (اعراف آيه 50 و ص 56 و صافات آيه 62) غم و اندوه، جانشان را به درد مى آورد. (هود آيه 106) و آه و حسرت و پشيمانى دل هايشان را مى فشارد. (بقره آيه 167) و در حسرت مال و قدرت از دست رفته خود (حاقه آيه 25) و گوش ندادن به سخنان حق (ملك آيه 6) و كوتاهى كردن در حق (زمر آيه 56) و تهيه نكردن توشه آخرتى خود در دنيا (فجر آيه 23) زندگى مى كنند. زندگى اى كه ميان مرگ و زندگى است و برزخى ميان آن دو مى باشد. (ابراهيم آيه 16 و 17) يك پايشان در زندگى است و پاى ديگرشان در مرگ گام بر مى دارد. (طه آيه 74).

با گرزهاى آهنين آنان را شكنجه مى كنند (حج آيه 19) و به ذلت و خوارى دچار مى شوند. (غاشيه آيه 1 تا 4) و چهره هايشان به گناه زشت مى شود و دندان هايشان از زير پوست نمايان مى گردد. به چهره بر روى دوزخ كشيده مى شوند (فرقان آيه 34 و قمر آيه 47) و چهره هايشان مى سوزد (كهف آيه 29) و با صورت به دوزخ افكنده مى شوند و همه نوع ذلت و خوارى بر آنان تحميل مى گردد. (اسراء آيه 97) آنان كر و كور و از همه چيز محروم و از يارى و امداد خدا دور مى شوند. (قصص آيه 38)

اين ها بخشى از عذاب دوزخ است كه بر پايه آيات قرآن بيان شد تا تصوير و ترسيمى از عذاب دوزخ باشد و يادآورى آنها ما را از هم اكنون به فكر تدارك توشه معنوى و خيرات و مبرات براى سراى ماندگار آخرت وادار كند.

منبع: روزنامه کيهان