سوره (حديد) از سوره هاى (مدنى) است و مفاد آيات آن، حاكى است كه اين سوره موقعى نازل شده است كه پيامبر و ياران او در مدينه مستقر شده بودند و جاى آن بود كه پيامبر معارف عقلى اسلام را بيان نمايد. آيه دهم سوره دلالت دارد كه اين سوره پس از فتح مكه(1) نازل گرديده است؛ زيرا در اين آيه مى فرمايد: (كسانى كه در راه خدا، پيش از فتح مكه انفاق مى كردند، با اشخاصى كه پس از فتح مكه انفاق مى نمايند، يك سان و برابر نيستند و دسته اول بر دسته دوم برترى دارند).
هدف سوره بيان يك سلسله معارف عقلى است كه تا نزول قرآن، فكر هيچ فيلسوف و مرغ انديشه هيچ دانشورى به آنها نرسيده بود، ولى پيامبر درس نخوانده و مكتب نرفته، در آن محيط تاريك اين رشته از معارف را، كه در مكتب وحى آموخته بود، بيان نموده است و اگر قرآن منحصر به همين سوره بود و پيامبر معجزه اى جز اين سوره نداشت، كافى است كه دليل و گواه بر ارتباط او با عالم وحى باشد و نبوت او را ثابت كند.
شما تنها شش آيه آغازين اين سوره را با دقت بيشتر مطالعه نماييد آن گاه قضاوت كنيد كه چگونه فردى درس نخوانده، چنين حقايق و معارف الهى را درك و آن چنان آنها را محكم و استوار بيان نموده كه متفكران جهان و پى افكنان معارف عقلى و فلسفه اسلامى، با گذشت صدها سال به كمك براهين و استدلالات عقلى و همكارى هاى نزديك، فقط توانسته اند شبحى از اين مطالب را درك و بيان كنند.
در عظمت اين سوره از نظر بلندى معانى، همين بس كه مفسر عالى قدر شيعه، على بن ابراهيم مى گويد: اين كه از پيامبر نقل شده كه آن حضرت فرموده است: (أعطيتُ جوامع الكلم؛ خداوند اصول سخنان حكمت آميز را به من داده است) منظور قسمتى از آيات اين سوره است.
محدث عالى قدر اسلام، شيخ كلينى از امام سجاد(ع)نقل نموده است كه، آن حضرت فرمود: (خداوند مى دانست كه در آخر الزمان افراد متفكرى در اجتماع انسانى پيدا مى شوند، از اين رو سوره توحيد و شش آيه از آغاز اين سوره را نازل نمود، تا آنان با تدبر درمفاد اين آيه ها، خدا را بشناسند و هركس در خداشناسى و يا صفات شناسى، غير اين راه بپيمايد، به طور مسلم گمراه مى شود).(2) .