ما بايد از سرگذشت يونس(ع) درس بگيريم. كسى كه در حال آسايش و رفاه، خدا را عبادت كند، به هنگام گرفتارى و ناملايمات سبب نجات وى خواهد شد. خداى سبحان به ما آگاهى مىدهد كه يونس(ع) قبل از آنكه به كام ماهى فرو رود از جمله تسبيح كنندگان بود و همان تسبيح و ياد خدا سبب نجات وى از شكم ماهى شد: <فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ المُسَبِّحِينَ * لَلَبِثَ فِى بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ».
مقصود از تسبيح گنندگان (مسبّحين) در اينجا نمازگزاران هستند. يونس(ع) در حالت عافيت و آسايش، بسيار نمازگزارد و خداوند او را از سختى و گرفتاريى كه برايش به وجود آمده بود، نجات و رهايى بخشيد، به همين دليل ابن عباس روايت كرده است كه رسولخدا(ص) فرمود: <من كلماتى را به تو مىآموزم، خدا را در نظر داشته باش، او حافظ و نگاهبان تو خواهد بود، به دستورات او عمل نما، خداوند به تو عنايت خواهد داشت، در عافيت و آسايش، خدا را فراموش مكن، خداوند در سختىها تو را تنها نخواهد گذاشت».
ولى اگر كسى خدا را در خوشى و ناز و نعمت فراموش كرد و از ايمان به او روگردان شد، سبب مىشود كه خداوند در دشوارىها و ناملايمات دعاى او را مستجاب نگرداند، لذا قرآنكريم درباره فرعون سركش و كافر سخن مىگويد، آنگاه كه خواست غرق شود گفت: <آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلّا الَّذِى آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرائِيلَ وَأَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ». بدو گفته شد: <آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ المُفْسِدِينَ».
از جمله درسهاى آموزنده داستان يونس(ع) اين است كه مؤمنين بايد در گرفتارىها و ناملايمات به خدا پناه برده و نزد او تضرّع و زارى كنند تا خداوند گرفتارى آنان را برطرف سازد، يونس(ع) در شكم ماهى اين گونه به پيشگاه پروردگار خويش تضرع و زارى نمود:
<لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِى المُؤْمِنِينَ». آن حضرت خداى خويش را با جمله <لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَكَ» كه وصف كمال ربوبيّت است، توصيف نموده و او را از هرگونه عيب و نقصى، از جمله عجز و ناتوانى مبرّا ساخته است و خويشتن را با اين جمله <إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ» ياد نموده است؛ يعنى، ناتوانى و كوتاهى در اداى حقّ بندگى، كه به طور ضمنى اعتراف به گناه وى و ابراز توبه او نيز هست، تا خداوند گرفتارى را از او بردارد و دعاى وى را مستجاب گرداند.
ذيل آيه شريفه را ملاحظه كنيد كه خداوند فرموده: <وَكَذلِكَ نُنْجِى المُؤْمِنِينَ» و اين خود وعدهاى است از ناحيه خدا به مؤمنين كه اگر خدا را عبادت كرده و به او پناه جويند، خداوند به همان نحو كه يونس(ع) را رهايى و نجات بخشيد، آنان را نيز از گرفتارىها و مشكلات مىرهاند.
از ماجراى يونس(ع) استفاده مىشود كه مؤمن بايد دستورات الهى را پياده و اجرا نموده و با صبر و شكيبايى مردم را به سوى آنها فرا خواند، تا گرفتار سختىها و مشكلات غير قابل انتظار نگردد. يونس(ع) از صحنه مأموريت الهى شتابزده خارج شد و اين عملى كه در شأن يك پيامبر باشد نبود تا در نخستين برخورد ناپسند مردم و يا سرپيچى ازفرمان او آن را انجام دهد، ولى خداوند به او درس عبرتى مىدهد و از تنگناى وضعيت مردم بيرون رفته به بلا و سختىهاى شديدتر و ناگوارترى كه گرفتارى در شكم ماهى است مبتلا مىشود، و سپس رحمت الهى شامل حال وى شده و او را از شكم ماهى به بيابان خشك منتقل مىسازد و بدين ترتيب وى به شهرى كه آن را ترك كرده بود باز مىگردد تا با اطمينان و آرامش خاطر بيشتر مردم را مجدداً به پرستش خداوند دعوت كند و خداى متعال در اين رسالت مهمّ او را موفق مىسازد، به همين دليل خداى سبحان پيامبرش حضرت محمد(ص) را به پايدارى و استقامت در راه تبليغ رسالت الهى، و دست برنداشتن از امت خود، فرا مىخواند:
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُنْ كَصاحِبِ الحُوتِ إِذ نادى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالعَراءِ وَهُوَ مَذمُومٌ * فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصّالِحِينَ؛(1)
در انجام رسالت الهى صابر و شكيبا بوده و مانند يونس كه در شكم ماهى گرفتار شد مباش. وى در حالى كه اندوهگين بود، خداى خويش را خواند و اگر لطف و نعمت حق شامل حالش نشده بود، با حالتى ملامت آميز و نكوهيده در بيابان افكنده مىشد. خداوند او را برگزيد و از صالحان قرارداد.