پند و نصيحت موسى(ع) به حال فرعون و قوم او سودى نبخشيد، بلكه آنان بر سركشى وطغيان خود و آزار و شكنجه مؤمنان افزودند. موسى(ع) در برابر اين وضعيت به پيشگاه پروردگار خويش عرضه داشت: پروردگارا، تو به فرعون و سران قوم او زرق و برق دنيوى واموال و دارايى و لباس گرانبها و كاخها و باغ و بستانها و قدرت و حاكميت بخشيدى، ولى آنها در برابر اين نعمتها عناد و كفر ورزيده و مردم را از ايمان آوردن به تو باز داشتند.
بار خدايا، اموال آنها را نابود ساز و برقساوت قلب و عناد و كينه آنها بيفزا؛ زيرا آنان تا زمانى كه با چشم خود نبينند، گرفتار عذاب دردناك تو شدهاند، توفيق ايمان آوردن نخواهند يافت.
موسى(ع) با اين دعا، خداى خويش را خواند و برادرش هارون آمين گفت. خداوند بدانها فرمود: دعاى شما مستجاب شد، به پيمودن راه راست ادامه دهيد و راه كسانى را كه از راه حقِّ روشن شده براى شما آگاهى ندارند، وانهيد. خداى متعال فرمود:
وَقالَ مُوسى رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوالاً فِى الحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتّى يَرَوُا العَذابَ الأَلِيمَ * قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتقَيِما وَلا تَتَّبِعانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ؛(1)
موسى عرضه داشت: پروردگارا، در زندگى دنيا به فرعون و طرفدارانش زرق و برق دنيا و اموال و دارايى عطا نمودى. پروردگارا، تا بدين وسيله مردم را از راه تو منحرف سازند خداوندا، اموال و دارايى آنها را نابود گردان و دلهايشان را سخت بربند. آنان ايمان نمىآورند تا اينكه عذاب درناك تو را ببينند. خداوند به موسى و هارون فرمود: دعاى شما را مستجاب كردم، بنابراين هر دو ثابت قدم باشيد و راه افراد جاهل و نادان را نپوييد.
خداوند دعاى موسى را مستجاب گرداند و فرعون و قوم او را به خشكسالى و قحطى و كاهش محصولات كشاورزى و درختان ميوه كيفر داد تا شايد به ضعف و ناتوانى خود و عاجز بودن پادشاه و خدايشان فرعون در برابر قدرت الهى پى ببرند و پند و عبرت گيرند و دعوت موسى را اجابت كنند، ولى سرشت آنها پندپذير نبوده و از گرفتارىهايى كه برايشان به وجود آمده بود، درس نگرفتند؛ زيرا آنها وقتى از نعمت و رفاه و آسايش برخوردار مىشدند، مىگفتند: ما به جهت امتيازى كه بر ساير مردم داريم سزاوار اين نعمتها بوديم و اگر پيشامد ناگوارى مانند قحطى و مصيبتى بر آنان وارد مىشد، آن را به خاطر موسى و هواداران او به فال بد مىگرفتند، ولى اينها نمىدانستند كه هر گونه خير و يا ناگوارى كه بهطور ناگهانى به سراغ آنها مىآيد، از ناحيه خداوند براى آنان مقدر شده است:
وَلَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ * فَإِذا جاءَتْهُمُ الحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَمَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لايَعْلَمُونَ؛ (2)
فرعونيان را به قحطى و تنگى معاش و آفت بركشت و زرع مبتلا نموديم تا شايد متذكر شوند. آنگاه كه به آنان نيكويى و خوبى مىرسيد، آن را به شايستگى خود نسبت مىدادند و آنگاه كه پيشامد ناگوارى برايشان رخ مىداد به موسى و پيروانش فال بد مىگرفتند. آگاه باشند كه فال بد آنها نزد خداست، ولى بيشتر آنان بر اين امر آگاه نيستند.
ولى طبيعت فرعون و قوم او كه غرق در تباهىها بودند، از اعتقاد به نشانهها و آيات روشنى كه دلالت بر رسالت موسى داشت روگردان بود، از اين رو به تبهكارىهاى خود ادامه دادند.
در اين هنگام بود كه انواع بلاها و ناگوارىها بر آنان فرود آمد، از جمله طوفان، كه املاك و كشتزارهاى آنان را درنورديد و ملخ كشتزارهاى آنها را نابود كرد و آفتى به وجود آمد كه ميوهها را تباه مىكرد و انسان و حيوان را اذيت و آزار مىرساند و به وجود انبوه قورباغه كيفر شدند كه همه جا را پر كرده بود و زندگى را به كام آنها تلخ و لذت آن را از آنان سلبكردند. همان گونه كه آفتى ديگر بر آنان فرستاد و از بينى ودهان آنها خون جارى مىشد و آب آشاميدنى آنان را آلوده مىساخت و بدنهاى آنها را ضعيف و لاغرمىكرد و هرگاه عذاب بر آنها وارد مىشد، به موسى مىگفتند: اگر خداوند بلا و عذاب را از ما برطرف كند به پروردگار تو ايمان آورده و بنى اسرائيل را با تو مىفرستيم، ولى زمانى كه خداوند عذاب را از آنها دور مىساخت، پيمان شكنى مىكردند. خداى متعال فرمود:
وَقالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آيَهٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ * فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ وَالْجَرادَ وَالقُمَّلَ وَالضَّفادِعَ وَالدَّمَ آياتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ * وَلَمّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسى ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِى إِسْرائِيلَ * فَلَمّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ؛(3)
فرعونيان گفتند: اگر تو آيات و معجزاتى آوردهاى كه ما را بدان جادو كنى، بدان كه ما به تو ايمان نخواهيم آورد و آنگاه ما براى كيفرشان بر آنها طوفان و ملخ و شپشك و قورباغهو خون را به عنوان نشانههاى آشكار بر آنها فرستاديم. باز هم به سركشى پرداخته و انسانهايى گناهكار بودند. وقتى كه عذاب بر آنها وارد شد، به موسى گفتند: از پروردگارت بخواه با عهدى كه نزدت هست، عذاب را از ما دور گرداند، كه در اين صورت قطعاً به تو ايمان آورده و بنىاسرائيل را با تو مىفرستيم و زمانى كه عذاب را از آنها برداشتيم و تا مدتى كه متعهد شدند ايمان آورند، بر سر پيمان خود نمانده و عهدشكنى كردند.
از ناحيه خداوند به موسى(ع) امر شد كه از مصر بيرون رود. او قوم خود را شبانگاهان بهطور نهانى از سرزمين مصر خارج كرد و رهسپار فلسطين گشت. فرعون چون با خبر شد، مأموران خود را به اطراف فرستاد تا مردم را به اجبار گِردآورده و سپاه بزرگى را تدارك ببيند و بنىاسرائيل را تعقيب كنند و قبل از اينكه به فلسطين فرار كنند، به آنها دست يابند.
از آنجا كه فرعون نمىخواست ترس و وحشتى ايجاد شود، در شهر اعلام كرد كه فراريان گروهى اندك بوده و نمىتوانند به ما آسيبى برسانند، آنها به سبب فرار خود و گرفتن اموال ودارايى و زر و زيور زنانمان، ما را به خشم آوردهاند، ولى ما پيوسته مراقب آنها بوده وحركات آنها را زير نظر داشتهايم.
فرعون و سپاهيانش از شهر بيرون رفته و به تعقيب موسى و بنى اسرائيل پرداختند و باغ و بستانها و گنجينههاى زر و كاخهاى سر به فلك كشيده خود را رها كردند و براى هميشه دست از اين همه نعمتها شستند؛ زيرا آنها هرگز به وطن خويش باز نگشتند، ولى بنىاسرائيل چنين نعمتهايى را در فلسطين به ارث بردند.
بنى اسرائيل به ساحل درياى سرخ و كانال سوئز رسيدند و فرعون و سپاهيانش هنگام طلوع آفتاب به آنها نزديك گشتند. بنى اسرائيل مطمئن شدند كه كشته خواهند شد و ترس وبيم، سراسر وجودشان را فرا گرفت و به موسى گفتند: فرعون به ما رسيد و ما توانايى مقاومت در برابر او را نداريم و دريا هم پيش روى ماست، بنابراين چه بايد بكنيم؟ موسى(ع) بدانها گفت: بيمناك نباشيد پروردگارم با من است و مرا به راه نجات رهنمون خواهد شد. در اين هنگام خداوند به موسى وحى كرد كه با عصاى خود بر دريا بزند و وى اين كار را انجام داد. آب شكافته شد و دوازده مسير و راه خشك به تعداد اسباط بنىاسرائيل در آن بهوجود آمد و آب ميان اين رهگذرها، چون كوهى بلند متوقف شد. بنى اسرائيل از مسيرهايى كه در دريا برايشان گشوده شده بود عبور كردند. در اين هنگام فرعون به محلى كه بنىاسرائيل از آن عبور كرده بودند رسيد ديد براى عبور راهى در دريا وجود دارد، خود وسپاهيانش در پى بنىاسرائيل وارد آن آبراه شدند كه آب، فرعون و سپاهيانش را در برگرفت و كليه آنها را غرق نمود و بدين ترتيب خداوند موسى(ع) و بنى اسرائيل را نجات بخشيد.
قرآن، به هلاكت رسيدن فرعون را در تعدادى از آيات خود به عنوان پند و عبرت و به شيوههايى گوناگون از فصاحت و بلاغت بيان كرده است، اين توصيف گاهى با آيات كوتاه و پر معنايى كه به سرعت و پىدرپى آمدهاند، عنوان شده و گاهى براى دقت و انديشه بيشتر، بهصورت آياتى طولانى كه از معانى بسيار دلانگيزى برخوردارند وارد شده است.
برخى از اين آيات معناى خلاصهاى را ارائه مىدهد كه شما را از شرح و تفصيل طولانى بىنياز مىگرداند. اين آيات با تنوع و اختلافى كه دارند از اوزان و آهنگى، چون شعر و سجع برخوردارند، ولى نه شعرند و نه سجع:
وَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَسْرِ بِعِبادِى إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ * فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِى المَدائِنِ حاشِرِينَ * إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ * وَإِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ * وَإِنّا لَجَمِيعٌ حاذِرُونَ * فَأَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنّاتٍ وَعُيُونٍ * وَكُنُوزٍ وَمَقامٍ كَرِيمٍ * كَذلِكَ وَأَوْرَثْناها بَنِى إِسْرائِيلَ * فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ * فَلَمّا تَراءَى الجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنّا لَمُدْرَكُونَ * قالَ كَلّا إِنَّ مَعِىَ رَبِّى سَيَهْدِينِ * فَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَن اضْرِبْ بِعَصاكَ البَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ العَظِيمِ * وَأَزْلَفْنا ثَمَّ الآخَرِينَ * وَأَنْجَيْنا مُوسى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ * ثُمَّ أَغْرَقْنا الآخَرِينَ * إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَةً وَما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ؛(4)
به موسى وحى كرديم كه بندگان مرا شبانه بيرون ببر و شما تحت تعقيب فرعون قرار مىگيريد و آنگاه فرعون فرستادگان خود را براى جمعآورى لشكر به شهرها فرستاد و آنها به مردم مىگفتند: از بنى اسرائيل جز اندكى باقى نمانده است، ولى ما سپاهى بىشمار داريم و از آنها خشمناكيم، ما نيرومند و كاملاً مسلح هستيم، ما آنها را از باغ و بستانهاى سبز و خرّم با نهرهاى آب روان از مصر بيرون كرديم و از گنجها و پست و مقامهاى بالا، محروم ساختيم و بدين ترتيب بنىاسرائيل را وارث آن شهر و ديار و ثروتها گردانيديم. صبحگاهان فرعونيان، موسى و بنى اسرائيل را تعقيب كردند. زمانى كه دو لشكر با هم روبهرو شدند، ياران موسى گفتند: ما كشته خواهيم شد. موسى گفت: هرگز، بيم نداشته باشيد كه خدا مرا به نجات از چنگ دشمن راهنمايى خواهد كرد. سپس به موسى وحى نموديم كه چوب دستى خود را بهدرياى نيل بزن، هنگامى كه زد، دريا شكافت و آب هر سويى از دريا به سان كوهى بزرگ بر روى هم انباشته شد. و فرعونيان را در پى بنىاسرائيل به دريا وارد كرديم و پس از آن موسى ويارانش را نجات بخشيده و فرعونيان را غرق ساختيم. هلاكت فرعونيان درس عبرتى براى مردم ب
ود، ولى بيشتر آنها ايمان نمىآورند.
قرآن، سقوط دردناكى را كه فرعونيان از وجود نعمتهاى فراوان به نابودى و هلاكت داشتند، ترسيم كرده است:
فَأَسْرِ بِعِبادِى لَيْلاً إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ * وَاتْرُكِ البَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ * كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ * كَذلِكَ وَأَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ * فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَالأَرْضُ وَما كانُوا مُنْظَرِينَ * وَلَقَدْ نَجَّيْنا بَنِى إِسْرائِيلَ مِنَ العَذابِ المُهِينِ * مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ المُسْرِفِينَ؛(5)
بندگان مرا شبانه بيرون ببر تا فرعونيان شما را تعقيب كنند و دريا را همان گونه كه بر تو شكافتيم بگذار و بگذر، تا سپاهيان فرعون غرق گردند. در دنيا چه بسيار باغ و بستانها ونهرهاى روان و مزرعههاى سبز و خرم و پست و مقامهاى والا و نعمتهايى را كه در آن غرق بودند، رها ساختند. و بدين گونه آن مقام و منزلتها را از قوم گذشته به قوم ديگر داديم. چشم زمين و آسمان بر مرگ گذشتگان نگريست و هلاكتشان را مهلت نداد و در حقيقت ما بنىاسرائيل را از عذاب خوارى و ذلت توسط فرعون نجات داديم. و فرعون انسانى بسيار متكبر و ستمكار بود.
و نيز سرانجام نيك بنى اسرائيل را به خاطر صبر و شكيبايى آنان با اين گفته بيان فرموده است:
وَأَوْرَثْنا القَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الأَرضِ وَمَغارِبَها الَّتِى بارَكْنا فِيها وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ الحُسْنى عَلى بَنِى إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَدَمَّرْنا ماكانَ يَصْنَعُ فِرْعَونُ وَقَوْمُهُ وَما كانُوا يَعْرِشُونَ؛(6)
و ما مردمى را كه فرعونيان آنها را ذليل و ناتوان مىداشتند، وارث شرق و غرب زمين با بركت گردانيديم و احسان خداوند بر بنى اسرائيل به حد كمال رسيد، و اين در ازاى صبر و شكيبايى آنها بود و فرعون را با همه ساز و برگ و صنايع و كاخهاى با عظمتش نابود ساختيم.
قرآن، حالت فرعون را به هنگام غرق شدن، و باقى ماندن جسم بىجانش را تاكنون، اينگونه توصيف مىكند:
وَجاوَزْنا بِبَنِى إِسْرائِيلَ البَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْياً وَعَدْواً حَتّى إِذا أدْرَكَهُ الغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلّا الَّذِى آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرائِيلَ وَأَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ * آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ المُفْسِدِينَ * فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيراً مِنَ النّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ؛(7)
و ما بنىاسرائيل را از دريا عبور داديم و فرعون و سپاهيانش به تعقيب آنها پرداختند تا آنكه زمان غرق شدن فرعون فرا رسيد و گفت: اينك من ايمان آوردم، كه خدايى جز آن كه بنىاسرائيل به او ايمان آوردهاند وجود ندارد و من هم تسليم امر او هستم. [بدو خطاب شد] اكنون ايمان مىآورى در حالى كه يك عمر كافر و نافرمان و تبهكار بودهاى؟ ما امروز بدنت را[پس از غرق شدن] به ساحل نجات مىافكنيم تا براى بازماندگانت درس عبرتى باشد و به راستى بسيارى از مردم از نشانههاى قدرت ما غفلت مىورزند و عبرت نمىگيرند.
در فرموده خداى بزرگ: <فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً» دقت كنيد، اين آيه يكى از معجزات علمى قرآن به شمار آمده و گواه براين است كه قرآن وحى الهى است وحضرت محمد(ص) به راستى فرستاده خداست و اشاره دارد به اينكه جسد فرعون محفوظ خواهد ماند تا مردم آن را ببينند و از ديدن آن عبرت گيرند؛ زيرا او كسى بود كه خود را خدا مىشمرد. اينك شرح ماجرا را باز مىگوييم:
تورات مىگويد: فرعون مصر كه به بنىاسرائيل ستم روا مىداشت، آنها را در ساختن دو شهر <فيتوم»(8) و <رعمسيس» به بيگارى مىكشيد، چرا كه از حفارىهاى باستانشناسى، وجود اين دو شهر كه توسط رامسس دوم بنا گرديدند ثابت شده است.
تورات پس از آن مىگويد: هنگام فرار موسى به مدين و قبل از دريافت رسالت الهى، پادشاه مصر درگذشت(9). و منفتاح پسر رامسس دوم به جاى پدر بر مسند حكومت تكيه زد. منفتاح همان فرعونى است كه خداوند موسى را نزد او فرستاد، تا بنى اسرائيل را به سوى مصر بفرستد و او همان فردى است كه در كنار دريا به موسى رسيد و غرق گرديد و جسد او همانگونه كه قرآن بيان مىكند تا كنون باقى مانده است. چنان كه در سال 1900 ميلادى، يعنى سيزده قرن پس از نازل شدن قرآن، صدق گفتار آن مشخص شد. در حفارىهاى اقصر در قبر (امنحتب دوم) به جسد او دست يافتند و امروزه جسدش در موزه قرار دارد. قابل يادآورى است كه از آثار قبر منفتاح چنين برآورد شده كه قبر وى مانند قبور ساير پادشاهان آماده نبوده است؛ زيرا مرگ او غير منتظره و ناگهانى بوده و قبر ويژهاى براى او تدارك ديده نشده بود.
بدين ترتيب سرانجام فرعونيان در دنيا، غرق شدن در دريا بود، ولى قرآن عذابهايى را كه خداوند در آخرت براى آنها تدارك ديده است، بيان فرموده تا براى هر فرد مؤمن درسى آموزنده باشد. خداى متعال فرمود:
وَحاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ العَذابِ * النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوّاً وَعَشِيّاً وَيَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدْخِلُوا ءَالَفِرْعَوْنَ أَشَدَّ العَذابِ؛(10)
عذاب سخت فرعونيان فرا رسيد [و در دريا غرق شدند] و اينك در عالم برزخ صبح و شام بهآتش دوزخ عرضه مىشوند و در قيامت بدانان خطاب مىشود كه فرعونيان را به سختترين عذابهاى جهنم وارد كنيد.