خداى متعال فرمود:
وَإِسْمعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَاالْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرِينَ * وَأَدْخَلْناهُمْ فِى رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصّالِحِينَ؛(1)
اسماعيل و ادريس و ذاالكفل همگى از صبرپيشگان بودند و ما آنان را در لطف و رحمت خويش وارد ساختيم و در زمره شايستگانند.
و نيز فرمود:
وَاذكُرْ إِسْمعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الأَخْيارِ؛(2)
و ياد آر از اسماعيل و يسع و ذاالكفل، و همه آنان از نيك سرشتان بودند.
ابن كثير مىگويد: <از اينكه قرآن ذاالكفل را در كنار پيامبران بزرگ مدح و ستايش فرموده، چنين برمىآيد كه او پيامبر بوده، و مشهور هم همين است».
ولى قرآن در مورد دعوت و رسالت و قومى كه وى به سويشان فرستاده شده نه بهطور خلاصه و نه مشروح، مطلبى را بيان نفرموده است؛ امّا مورّخان براين عقيدهاند كه وى پسر ايوب(ع) است و نامش در اصل <بشر» بوده و خداوند پس از ايوب(ع) او را مبعوث فرموده و <ذَا الكِفْلِ» ناميده شده، چون متكفل برخى از دستورات الهى شد و بدانها عمل كرد.