وقف نمودن قرآن كريم.
1- هر چيزى كه استفاده از آن با بقاى عين آن، با شرائطش صحيح باشد، وقف نمودن آن صحيح است مانند قرآن،كتاب، زمين، خانه، لباس و....
2- انسان مى تواند از پول زكات، قرآن يا كتاب دينى يا كتاب دعا بخرد و وقف نمايد، اگرچه براى اولاد خود و بركسانى وقف كند كه خرج آنان بر او واجب است و نيز مى تواند توليت وقف را براى خود يا اولاد خود قرار دهد.
3- اگركتاب يا مصحف يا غيراينها در دست شخصى باشد و او ادعاى ملكيت آن را دارد ولى بر آن نوشته شده كه وقف است به مجرد چنين نوشته اى حكم به وقفى بودن آن نمى شود. پس خريدن از او جايز است، ولى ظاهراً وجود چنين نوشته اى در آن عيب و نقص محسوب مى شود، پس اگردر حال خريدن بر مشترى مخفى بوده، براى او خيار فسخ مى باشد.
استفتاهايى از آيتالله العظمى گلپايگانى (ره).
4- س: قرآن خطى كه وقف خاص است و بايد مورد استفاده اولاد معينى قرار بگيرد با داشتن متولى شرعى، (زيد) مأذوناً قرآن را پيش (عمرو) موسس كتابخانه اى، به عنوان وديعت نهاده تا از مطالب مندرجه در ظَهر (پشت) قرآن مذكور و خصوصيات آن استفاده نموده، بعد به طرف رد كند وموسس مزبور سهواً آن را جزو مصحفهاى كتابخانه قرارداده و در تحت شماره بيرون آورده است آيا بر زيد واسطه و يا متولى شرعى، حق مطالبه آن هست يا نه و آيا جايز است با عدم رضايت متولّى و وقف خاص بودن، دركتابخانه عمومى مورد استفاده قرار گيرد.
ج: درفرض سؤال كه مصحف شريف مزبور وقف خاص بوده، بايد مطابق وقف عمل شود و نگاه داشتن آن برخلاف وقف است و اذن متولى جايز نيست.
5- س: يك جلد كلام الله مجيد را كسى وقف برمحلّ معينى نموده ولى چون كلام الله در آن محل خيلى جمع شده اين قرآن به كلى از استفاده افتاده است در اين صورت جايزاست انتقال به محل ديگرى بدهند يا نه.
ج: در صورتى كه هيچ مورد استفاده نمى باشد، ببرند محل ديگر از آن استفاده شود، اشكالى ندارد.
6- س: دفن اوراق قرآن، و كتب موقوفه كه مورد استفاده نيستند چه صورت دارد.
ج: براى حفظ از هتك مانعى ندارد.
استفتاهايى از حضرت امام خمينى (ره).
7- س: تبديل قرآن و كتب وقف شده درمساجد به اَحسَن چه صورت دارد.
ج: تا موقعى كه قابل استفاده است فروش و تبديل آن جايزنيست.
8- س: احتراماً معروض مى دارد: بعضى از اشخاص خيّر، قرآن كريم را به صورت جزوه به مساجد براى قرائت اهداء مى كنند و در جلد جزوه ها، وقفنامه يا عكس واقف را مى چسبانند. بعضى از اشخاص، اين وقفنامه ها يا عكس اشخاص را پاره مى كنند و بيرون مى ريزند، درشرع مقدس اسلام اين كار چه حكمى دارد.
ج: اهداى جزوه ها مانعى ندارد و كسى حق ندارد وقفنامه را پاره كند و بيرون بريزد.
استفتاهايى از آيتالله العظمى اراكى (ره).
9- س: در وقفنامه آمده است (معلمى كه بچه را تعليم مى دهد بايد روزى دو جزء قرآن بخواند)، آيا مباشرت لازم است يا مى تواند نايب بگيرد.
ج: بعيد نيست استفاده مباشرت نه استنابه.
نذر و سوگند به قرآن.
1- سوگند ، با قسم به نام پيامبر (ص) وائمه اطهار (ع) و بقيه نفوس مقدّس و معظّم، و به قرآن كريم و كعبه شريف وبقيه مكانهاى محترم منعقد نمى شود، بلكه فقط با يكى از اسمهاى خداوند مانند (خدا) و (اللّه) منعقد مى گردد.
2- واضح است كه اگركسى نذركند كه قرآن بخواند، خواندن قرآن بر وى واجب مى شود اما اگر نذر كند كه قرآن نخواند مگر با وضو (يعنى هرقرائتى را كه انجام مى دهد با وضو باشد)(1) در اين هنگام قرائت قرآن بر او واجب نيست، لكن اگرخواست قرائت كند واجب است وضو بگيرد، اما اگر نذر كند كه قرآن بخواند و با وضو هم باشد دراين هنگام واجب است هم وضو بگيرد و هم قرائت قرآن نمايد.
3- اگر نذر كند كه جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند، وضو گرفتن نيز بر او واجب مى شود.
استخاره با قرآن.
استفتاهايى از حضرت امام خمينى (ره).
1- س: مى خواستم بدانم اصلاً استخاره با تسبيح يا قرآن، يا استخاره (ذات الرقاع) از نظر اسلام در مسائل مهم زندگى مثل ازدواج وتصميم گيريهاى مهم صحيح است يا نه.
ج: مشورت با خداوند متعال واستخاره از طرق مأثوره براى رفع تحيّر اشكال ندارد.
2- س: آيا استخاره درست استو وقتى كه يك عمل خيرى پيش آمد و استخاره كرديم و بد آمد، استخاره ملاك عمل است و بايد به آن اعتقاد داشت و آيا واقعاً استخاره درست مى گويد.
ج: (استخاره) ازاصول اعتقادى نيست كه اعتقاد به آن لازم باشد و در مورد تحير به قصد رجاء مانع ندارد.
3- آيا در همه موارد مى توان به قرآن استخاره كرد، يا موارد خاصى دارد، فى المثل در مورد طلاق گرفتن يا نگرفتن مى شود استخاره كرد يا نه وديگراين كه اگر شخصى استخاره كند و به آن عمل نكند چگونه است .
ج: استخاره الزام نمى آورد.
قرائت در مساجد و زيارتگاهها.
1- مساجد و زيارتگاهها از مشتركات بوده و عموم مسلمين درآنها شريك مى باشند و دراستفاده از آنها همه مساوى هستند، پس اگر كسى براى نماز يا عبادت يا زيارت يا قرائت قرآن يا دعا يا حتى تدريس و وعظ و ... به جايى ازمسجد يا زيارتگاه سبقت گيرد كسى حق مزاحمت او را ندارد.
حديثى درباب قرائت قرآن در مساجد.
عن النبى (ص): (ما جَلَسَ قَوم فى مَسجدٍ مِن مَساجِد اللّه تعالى يَتلُونَ كِتابَ اللّه وَ يَتَدارَسوُنهَ اِلّا تَنَزَّلَت عَليهم السَكينَة، وَغَشِيتهم الرحّمَة، وَذَكَرَهُم اللّه فيمَن عِندَه ...)(2).
از رسول اكرم (ص) نقل است كه فرمود: (هيچ گروهى نيست كه در يكى از مساجد خداى متعال نشسته و به تلاوت و تدريس كتاب خدا مشغول شوند مگر اينكه آرامش برايشان نازل مى شود و رحمت الهى آنان را فرا مى گيرد و خداوند متعال آنها را در زمره كسانى كه نزد اويند ياد مى كند.).
تزئين قرآن با طلا و نقره.
1- استعمال قاب قرآن اگر از طلا ونقره باشد اشكال ندارد.
حديثى در تزئين قرآن به طلا.
عَن محمّدبن الورّاق قالَ: عَرضتُ عَلى اَبى عبدِاللّه (ع) كتاباً فيِهِ قرآن مُخَتَّم مُعَشَّر بالذَّهَبِ وَ كُتِبَ فى آخِرِهِ سُورَة بِالذَهَبِ، فَأرَيتُهُ اَيّاهُ، فَلَم يَعِب فيهِ شَيئاً اِلّا كِتابَةَ القُرآنِ بِالذَهَبِ وَ قال: (لا يُعجِبُنى أن يُكتَبَ القُرآنُ اِلّا بِالسَّوادِِ كَما كُتِبَ اَوَّلَ مَرَّةِ.)(3).
محمدبن ورّاق گويد: (كتابى را كه قرآن در آن بود و با آب طلا مهرگذارى و عشرگزارى شده بود به امام صادق (ع) عرضه نمودم و درآخرش يك سوره قرآن با آب طلا نوشته شده بود و آنرا به حضرت نشان دادم، هيچ عيب و نكوهشى از آن نكرد جز از نوشتن قرآن با آب طلا و فرمود: خوش ندارم كه قرآن جز با مركبّ سياه نوشته شود، آنچنان كه اولين بار نوشته شده است.
مالكيت كافر بر قرآن.
1- كافرمالك قرآن كريم نمى شود و بنابراين هبه قرآن كريم (بخشيدن آن) به كافر و همچنين وصيت به اينكه قرآن به كافر تعلق گيرد صحيح نيست.
استفتاهايى ازدفتر آيتالله العظمى اراكى (ره).
2- س: فروختن قرآن كريم به كافر جايز است يا خير و بطور كلى آيا كافر مالك قرآن مى شود يا نه (با توجه به اين كه در حال حاضر جهت آشنايى بيشتر جهانيان با قرآن كريم اين كتاب مقدس به زبانهاى مختلف چاپ و در اختيار ملل مختلف جهان قرار مى گيرد) فروختن قرآن به كفار بدين منظور چه حكمى دارد.
ج: چنانچه قرآن را به آنها بدهند و پول درمقابل واگذارى گرفته شود، بى اشكال است.
خريد و فروش قرآن:.
استفتاء از دفتر آيت الله العظمى اراكى (ره).
س: خريد وفروش قرآن كريم چه حكمى دارد و به چه نحو مى بايست انجام گيرد.
ج: بهتراست خريدو فروش نشود و پول درمقابل واگذارى گرفته شود.
فهرست منابع فصل هفتم:.
وقف نمودن قرآن:.
1- تحرير، ج2، كتاب الوقف، م31.
2- رساله، م1982.
3- تحرير، ج2، كتاب الوقف، م96.
4- مجمع، ج2، ص 359، س1033.
5- مجمع، ج2، ص413، س1186.
6- استفتائات، ج2، ص 370، س88.
7- استفتائات، ج 2، ص 383، س119.
نذر و سوگند به قرآن:.
1- تحرير، ج2، كتاب اليمين، م5.
2- عروه، ج1، فى غايات الوضوء، م2.
3- رساله، م316.
استخاره با قرآن:.
1- استفتائات، ج2، ص 28، س73.
2- استفتائات، ج2، ص 28، س74.
3- استفتائات، ج2، ص 29، س76.
قرائت در مساجد و زيارتگاهها:.
1- تحرير، ج2، كتاب احياء الموات والمشتركات، م 19-15.
تزيين قرآن با طلا ونقره:.
1- رساله، م233.
مالكيت كافر بر قرآن:.
1- تحرير، ج3، ص 99، م 1، كتاب الهبة، ص 169، م16.
2- استفتاء مستقل.
خريد و فروش قرآن:.
1- استفتاء مستقل.