در زمين قطعاتى پيوسته و مختلف وجود دارد و در آن باغهايى از انگور و زراعت و نخلهايى كه از يك ريشه و يا دو ريشه روييدهاند وجود دارد، همگىبايك آب سيراب مىشوند و ميوه برخى را بر برخى ديگر برترى دادهايم ودراينموضوع براى گروه انديشمند، نشانههايى (از عظمت و قدرت خدا) است».
زمين در نگاههاى نخستين ما به صورتهاى گوناگونى جلوه مىكند؛ پارهاى از آن را به گونه سنگلاخ و شوره زار مىبينيم كه براى هيچ نوع كشت شايستگى ندارد و چه بسا در اسرار آفرينش اين قسمت در شگفت مىمانيم و از خود مىپرسيم هدف از آفريدن اين پهنههاى غير قابل كشت چيست؟! ولى بهطور مسلم نتايجى دارد كه سرپنجه علم به تدريج از آن پرده بر مىدارد.
ولى پاره ديگر را سر زمينهاى حاصلخيز و آماده براى هر نوع كشاورزى و درخت كارى مىبينيم كه به صورت يك منبع سرشار از حيات و زندگى، جنبش و حركت جلوهگرى مىكند.(1) قرآن اختلاف چهرههاى زمين را گواه بر وجود تدبير در جهان آفرينش مىداند و در آغاز آيه مورد بحث مىفرمايد:
<وَ فِى الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجاوِرَاتٌ؛
در روى زمين قطعات گوناگون و به هم پيوستهاى وجود دارد».
آيا وجود اين قطعات رنگارنگ دليل بر وجود حكومت عقلِ محيطِ بزرگى، بر اين كره خاكى نيست؟ آيا پديد آمدن اين چهرههاى مختلف از ماده واحد جهان (اتم) گواه بر مداخله يك مبدأ قدرت و دانش، در خلقت زمين نمىباشد؟ درست است اختلاف چهره زمين، معلول يك سلسله علل طبيعى و به عبارت ديگر، اثر مستقيم تركيب عناصر مختلفى است كه در زمين وجود دارد و چهره آن را به گونههايى در مىآورد؛ ولى بايد ديد مبدأ اختلاف عناصر چيست.
اختلاف هر عنصرى با عنصر ديگر طبق تصريح دانشمندان، مربوط به اختلاف اتمها، از نظر شماره نوترونها و پروتونها و الكترونهاى آنهاست و در حقيقت سازنده صدى چند عنصر، همين اختلاف اجزاى اتمها از نظر تعداد نوترون و پروتون و الكترون است و همين اختلاف تحت ضابطه و قانون دقيقى است كه اختلال آن، سبب نابودى عنصر مىباشد. آيا اين انضباط در ساختمان موجودى بدون مداخله يك فاعل دانا و توانا صورت مىپذيرد؟
كوتاه سخن آنكه، تفسير اختلاف سطح كره زمين از نظر آمادگى براى كشت و يا نداشتن صلاحيت براى آن، به وسيله علل طبيعى و مربوط دانستن آن به تركيب عناصر مختلف شيميايى، نه تنها مانع از آن نيست كه اين اختلاف، اثر مداخله يك مبدأ قادر و دانا باشد، بلكه بدون مراقبت و نظارت او صورت نمىپذيرد؛ زيرا اختلاف چهره زمين معلول تركيب عناصر گوناگونى است و مغايرت يك عنصر شيميايى با عنصر ديگر، نتيجه اختلاف اتم عنصرهاست و تفاوت دو اتم، مربوط به تعداد الكترون و پروتون و نوترون هر اتم است و شماره ذرات اتم آنچنان دقيق و تحت انضباط است كه كوچكترين تخلف در تعداد برخى، موجب اختلال در وجود عنصر و نابودى آن مىگردد.
بنابراين، گذشته از اين كه انضباط ذرات مخصوص هر اتم، گواه بر وجود تدبير در جهان آفرينش است؛ پديدآوردن يك اختلاف در سطح كره خاك در ماده واحد (اتم) با نظامى كه بيان گرديد خود بزرگترين گواه است كه خدايى دانا و توانا از روى نقشه و تدبير و مقايسه و اندازهگيرى خاصى، از ماده واحد، اين اختلاف را به وجود آورده است.
روى زمين را پوشيده از مزارع مختلف و انواع سبزىها، گلهاى رنگارنگ، درختان با برگهاى مختلف و ميوههاى خوشرنگ و مطبوع، مشاهده مىنماييم و هر يك از اين نباتات، گذشته از اينكه به محيط زندگى جلال و شكوه بخشيده، مايه زندگى و اساس استقرار حيات در روى زمين است. در اين صورت از خود مىپرسيم: ريشه اين اختلاف در جهان نباتات از كجاست؟ چگونه از يك آب و خاك و حرارت (خورشيد) يك چنين انواع بىشمارى به وجود آمده است؟
وارد باغستانى مىشويم، مىبينيم كه، شبدر در كنار لاله و ياسمن پهلوى سوسن روييدهاند. در يك هكتار زمين، خرما، انگور، سيب، گلابى، هلو، شفتالو و... در كنار يكديگر رشد نموده و با ميوههاى رنگارنگ خود كه، از شاخسار آنها آويزان است و خودنمايى و فخر فروشى مىكنند.
در نخستين برخورد، هر بينندهاى انگشت تعجب به دندان گرفته و با خود مىگويد: چه قدرتى اين انواع را از ماده واحد (آب و خاك و نور) پديد آورده است؟ قرآن اين حقيقت را، كه نشانه وجود تدبير در جهان آفرينش و بالاخص جهان نباتات مىباشد، با جمله زير بيان كرده و مىفرمايد:
اين مزارع مختلف و انواع درختان و ميوههاى گوناگون، همگى از يك ماده سيراب مىشوند (<يسقى بماء واحد») و در حقيقت آب، كه خون زندگى زمين است، از وحدت ماده در نباتات مختلف جهان حكايت دارد.
درست است كه علم و دانش امروز، ثابت كرده است اختلاف رنگ و نوع ژنهاست كه باعث اختلاف رنگ و شكل گياهان و انواع درختان مىشود؛ ولى جان سخن در علت اختلاف همين ژنها و تعداد آنها در سلول تخم گياهان است كه چگونه، از ماده واحد جهان (اتم) اين عوامل گوناگون و دستگاههاى مختلف پديد آمدند و سرانجام موجب اختلاف در جهان گياهان و درختان شدند؟
تو گويى در ساختمان هر گياه و درختى، لابراتوار و دستگاه مخصوصى است كه هر كدام، از يك آب و خاك، انواع مواد و ويتامينها مىسازند. اگر در جو و گندم ماده نشاستهاى و در نخل و مو ماده قندى و در ليمو ماده اسيدى و در ساير درختان و گياهان، انواع مواد و ويتامينها مشاهده مىكنيم همگى اثر مستقيم دستگاههاى مختلف و لابراتوارهاى گوناگون است كه در ساختمان و بذر هر كدام وجود دارد و اين لابراتوارهاى طبيعى، از آب و هوا و خاك و نور واحد جهان طبيعت، انواع خوراكىها و ويتامينها را براى بشر مىسازند. پديد آرنده اين عوامل و دستگاهها از ماده واحد جهان (اتم) كيست؟ آيا ماده فاقد شعور و حس مىتواند براى خويش يك چنين نظامى را طرح ريزى كند؟ آيا مىتواند بدون دخالت يك مدبر بزرگ و عقل محيط خود به خود به صورت لابراتوارها و دستگاههاى گوناگونى در آيد و به جهان زندگى با انواع درختان و اقسام ميوهها، شكوه و جلال بخشد؟قرآن در برخى از سورهها روى اختلاف ميوهها نيز تكيه نموده و مىفرمايد:
<هُوَ الَّذِى أَنْزَلَ مِنَ الْسَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَ الأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَايَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ...وَ مَاذَرَأَ لَكُمْ فِى الأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَايَةً لِقَومٍ يَذَّكَّرُونَ؛(2)
اوست خدايى كه از آسمان آب فرو فرستاد و از آن است آشاميدن شما و نيز از آن درختانى مىروياند كه (از برگ آن دامهاى خود را) مىچرانيد. خداوند به وسيله آن آب، مزارع و درختان زيتون و نخل و انگور و همه نوع ميوهها را مىروياند و در اين موضوع براى گروه انديشمند، نشانه (توحيد و گواه بروجود تدبير در جهان آفرينش) است. اوست خدايى كه در روى زمين موجودات رنگارنگ (جاندار و نبات) آفريد و در اين مسأله براى اهل توجه نشانههايى وجود دارد».
و نيز روى اختلاف رنگها در ميوهها و كوهها و صخرهها و مردم و جنبندگان و چهار پايان تكيه كرده مىفرمايد:
<أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُّخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بَيْضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ ألْوانُها وَ غَرابِيْبُ سُودٌ وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوابِّ وَ الأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ كَذلِكَ إِنِّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِه الْعُلَماءُ اِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ غَفُورٌ؛(3)
مگر نمىبينى كه خدا از آسمان آبى نازل كرده و از آن ميوههاى رنگارنگى خلق كردهايم، و در كوهها راههايى (از طبقات كوه) سفيد و قرمز، به رنگهاى گوناگون و صخرههايى سياه پديد آورديم. و همچنين از انسانها و جانوران و چهار پايان به رنگهاى مختلف (آفريديم)؟ از ميان انسانها فقط دانشمندان مىترسند و خداوند با قدرت و آمرزنده است».
ذيلآيه، كه ترسرا از آنِ علما و دانشمندانمىداند، ايننكته رامتذكرمىشود كه، تنها اين طبقه، در آفرينش جهان دقت كرده و خداى خود را مىشناسد.