در آيه هفتم <معجزه خواهى» گروهى را نقل مىكند كه با وجود بزرگترين معجزه الهى (قرآن) خواهان معجزات ديگرى بودند. آنگاه در رد خواسته آنان مىفرمايد: <پيامبر فقط بيمدهنده است و براى هر گروهى راهنمايى است»؛(4) يعنى سنن و نظام جهان آفرينش، در اختيار پيامبر نيست كه مطابق تمايلات و درخواستهاى مردم، در جهان خلقت تصرف كند و اعجاز آورد، بلكه منذر و راهنما و بيم دهندهاى بيش نيست. نا گفته پيداست اين درخواستها و لجاجتها مخصوص مشركان قريش و هم فكران آنها بوده است و مشابه همين درخواستها در سوره اسراء (آيههاى 90 - 94) وارد شده است و مفسران بر مكى بودن آيات سوره <اسراء» متفقند و محيط مدينه - كه مخصوص مسلمانان و اهل كتاب بوده است - براى طرح چنين مطالب، مناسب نبوده و اين سنخ لجاجتها در آنجا وجود نداشته است.
آرى، ذيل و دنباله آيه 31(5) - كه حاكى از نزول مصيبتهاى كوبنده بر قريش و يا هم جوار آنهاست - شبيه آيات مدنى است ولى از آنجا كه صدر آن مكى است به نظر مىرسد ذيل آن نيز مكى باشد و ما در محلّ خود، نظرمان را درباره ذيل اين آيه خواهيم گفت و اثبات خواهيم نمود ذيل آيه، هدف عمومى را تعقيب مىكند و اختصاص به قريش ندارد بنابراين، مانع ندارد كه اين آيه با ذيل خود، در مكه نازل شود.
آرى، آخرين آيه(6) اين سوره - كه اهل كتاب را گواه بر رسالت خود مىگيرد - از آيات مدنى است و هيچ مانع ندارد كه خصوص اين آيه در مدينه نازل شده باشد؛ ولى تعجب از قتاده است كه همه آيات سوره، جز ذيل آيه 31 را مدنى مىداند(7). در صورتى كه اگر عكس مىگفت مناسبتر و به اعتبار نزديكتر بود.
يكى از مزاياى سوره، بيان سنن آفرينش و اسرار پيچيده خلقت است. در اين سوره از روى نظام آفرينش و يك سلسه قوانين طبيعى و رموز جهان هستى، با بيانى متين و تعبيرى استوار، پرده برداشته شده كه با آخرين تحولات و حقايق ثابت علمى، كاملاً موافقت دارد و چنين شرح و بسط و عنايت كاملى به بيان حقايق و سنن جهان آفرينش از خصايص اين سوره است. از اين نظر، اين سوره در قرآن مانندى ندارد و آيات مربوط به اين قسمت را بايد از <معجزات علمى» قرآن شمرد كه شرح و تفسير آنها كاملاً درخور دقت و اهميت است و در حقيقت از دلايل رسالت پيامبر گرامى به شمار مىرود.
از اين بيان، هدف سوره نيز روشن شد؛ زيرا هدف سوره به گواهى مضامين آيات آن، تشريح دلايل توحيد و طرح براهين يگانگى وى، كه اساس دعوت پيامبر را تشكيل مىدهد، مىباشد و در نتيجه، اثبات رسالت پيامبر و آسمانى بودن كتاب اوست. از اين جهت در آغاز و پايان سوره، صحت رسالت و حقانيت كتاب وى مورد عنايت قرار گرفته است.
در خلال سوره به مناسبتهايى درباره پارهاى از موضوعات، سخن به ميان آمده و براى مجسم ساختن منظره مبارزه حق و باطل و سرانجامِ اين مبارزه دايمى، مثال بسيار جالبى زده شده كه در محل خود به تفسير آن خواهيم پرداخت و در اواخر سوره، رشته سخن به موضوع <بداء» و <كتاب محو و اثبات» كشيده شده كه خود آن، يكى از معارف ممتاز عقلى قرآن است.
6. <قُلْ كَفىبِاللَّهِ شَهِيدَاً بَيْنىِ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب».
7. شيخ طوسى، تبيان، ج 6، ص 211.