قرآن و شگفتیهای آن در ادبیات قرآنی

قرآن و شگفتیهای آن در ادبیات قرآنی

 

طاهره میرجانیان

 

ستایش خدای را ستوده صفات[1] که قرآن را بر اساس علم[2] مانند کتب پیشین آسمانی با آیات روشن[3] بر بنده خود نازل کرد تا حق را از باطل جدا کنند[4] و به راهی که از همه راهها مستقیم تر است هدایت فرماید[5] چرا در این کتاب تفکر نمی کنید؟[6] پیرو آن شوید و پرهیزگاری کنید.[7]

 

قرآن چراغی است که روشنی آن فرو نمی نشیند. چشمه زاینده ای است که واردین از آن نمی کاهند، نشانه های است که روندگان بی آنه راه نمی یابند دلیل کسی است که به آن سخن می گوید، فیروزی کسی است که آن را حجت آورد، نگاهدارنده کسی است که به آن عمل کند سپر کسی است که برگیرد دانایی کسی است که در گوش دارد. همانا قرآن ؟؟؟ و کانون آن سنگهای بنای اسلام و پایه آن و میدانهای حق و راههای آن می باشد.[8]

 

بار خدایا ما را از کسانی قرار ده که به ریسمان قرآن چنگ می زنند و در فهم متشابهانش پناهگاه محکم و استوارش پناه می برند و در سایه بال آن آرام می گیرند و به روشنی بامدادش راه می یابند و درخشش و روشنایی آن اقتدا می کنند و از آن چراغ می فروزند و رستگاری را در غیر آن نمی طلبند.[9]

 

مقدمه:

 

آیات قرآن به دو دسته عمده تقسیم می شوند بخش اعظم آیاتی که به اراده الهی بدون هیچ انگیزه و ملاحظه دیگر بر حضرت رسول(ص) وحی شده و قسم دیگر که کمتر می باشد آیاتی است که به دنبال حادثه ای پیش آمده است. بهاء الدین خرمشاهی در کتابش می فرماید:«سبب نزول یا شأن نزول عبارت از سوال یا رویدادی است که در عصر رسالت پیامبر(ص) پیش آمده است انگیزه آیه یا آیاتی شده است».[10]

 

در تعریف نزول قرآن آمده است که«نزول قرآن عبارتست از فرود آمدن وحی به تفایق، از مصدر وحی (خداوند) به مهبط وحی و قلب حضرت رسول(ص) در طی مدت 23 سال از لیلة القدر در سال اول بعثت تا اندکی پیش از وفات آن حضرت».[11]

 

نزول وحی چون به خداوند نسبت داده شده است تنزیل نامیده می شود نخستین سوره ای که بر حضرت رسول(ص) نازل شد علق و آخرین سوره ای که نازل شده است سوره نصر است.

 

قرآن مجید به توسط فرشته وحی جبرئیل از سوی خداوند بر وفق آنچه در لوح محفوظ است بر قلب حضرت رسول(ص) وحی یا نازل شده است. وحی به سه گونه است: 1- به صورت رویای صادقانه 2- به وساطت جبرئیل 3- به صورت مباشر که مخصوصا دو صورت اخیر بر حضرت رسول فرود می آمده است. پس از انقضای هر نوبت وحی، حضرت رسول(ص) الفاظ قرآن را که به نحوی روشن در خاطرش نقش بسته بوده است به یاد می آورد و به کاتبان وحی که عده آنها را تا چهل نفر از صحابه با سواد یاد کرده اند املاء می فرموده اند و آنان با نوشت افزارهای معمولی و بسیار ابتدائی آن را می نوشتند سپس با نظارت مستقیم حضرت بر مردم می خوانده اند و حافظان حفظ می کرده اند.

 

آیه واحد کوچک قرآن کریم، است در بیشتر موارد(هر آیه) یک جمله است ولی گاه آیاتی هست که متشکل از چند جمله و یک پاراگراف است مثل آیة الکرسی یا آیه نور و گاه حتی به اندازه چند پاراگراف است مثل آیه دین که باندترین آیه قرآن است ولی گاه یک آیه نه فقط از یک جمله کمتر است بلکه فقط یک کلمه است مانند مدها متان یا از آن هم کمتر است مثل اغلب حروف مقطعه، پر آیه ترین قرآن کریم سوره بقره 286 آیه و کم آیه ترین آن سوره کوثر است3آیه تعدادکل آیات قرآن6236 آیه است.

 

سوره: واحد بزرگ قرآن کریم است سوره در لغت یهنی بریده شده و در اصطلاح گروهی مستقل از آیات قرآن که مطلع و مقطعی دارد، و گفته اند که به این معنی از«سورالمدینه» «دیوار دور شهر» گرفته شده است. بعضی سوره های قرآن، نام گروهی را دارند مثل الطوال السبع= هفتکانه بلند که عبارتند از بقره، آل عمران، نساء ، مائده، انعام، اعراف و در مورد هفتم اختلاف نظر است که آیا شامل انفال و توبه است یا یونس. المئون= (صدگانه ها) به سورهایی اطلاق می شود که تعداد آیات آنها از 100آیه بیشتر است مثل یونس، هود، یوسف، المثانی: سوره هایی است که کمتر از صد آیه دارد. مثل قصصی نمل، عنکبوت، سور مسجات سوره هایی که با کلمه سبحان یا سبح آغاز می گردد سور حوامیم سورهایی که با حم آغاز می گردد. سوره عزایم چهار سوره پایان قرآن که با کلمه «قل» اغاز می شود نام سوره توقیفی یهنی به تعیین رسول ا... بوده است بعضی سوره ها در یا چند نام دارد از جمله فاتحة الکتاب: حمد، ام القرآن، سبع المثانی، توبه(برائت)، اسراء(بنی اسرائیل)، نمل(سلیمان)، ص(داوود)، مومن(غافر)، اخلاص(توحید)، قل هو الله. درباره اینکه ترتیب و توالی سوره هایی قرآن گفته اند توفیقی و به امرارت، پیامبر و رهنمود وحی است و بعضی گفته اند اجتهادی است و به عهده سامان دهندگان مصحف عثمانی است، چون حضرت رسول الله به دلایلی که بعداً گفته خواهد شد، قرآن را کتابت و جمع کرده ولی مدون بین الدفعتین نکرده بودند و بعضی گفته اند که آمیزه ای از توقیف و اجتهادات است و این رأی پذیرفتنی تر است.

 

درباره مکی و مدنی بودن آیات و سوره های قرآنی، قرآن پژوهان اعم از اهل سنت یا شیعه برای شناخت سوره های مکی و مدنی سه قاعده یا معیار نهاده اند 1- قاعده مکانی آنچه در مکه نازل شده و لو بعد از هجرت مکی و آنچه در مدینه نازل شده مدنی. 2- قاعده ناظر بر انسانها آنچه خطاب به اهل مدینه باشد غالباً یا با ایها الذین آمنوا مدنی است. 3- یا بر اثر قاعده زمانی که محققان آن را جامع و مانع تر شمرده اند این است که آیات و سوره هایی که پیش از هجرت فرود آمده است مدنی است چه در مکه نازل شده باشد چه در مدینه.

 

مشخصات سوره های مکی:

 

1- هر سوره که کلا دارد.

2- هر سوره ای که سجده دارد.

3- هر سوره ای که قصص دارد انبیاء و امتهای پیش دارد جز بقره.

4- سوره هایی که حروف مقطعه دارند جز بقره و آل عمران.

5- هر سوره ای که قصه آدم دارد جز بقره.

6- سوره ای که یا ایها الناس دارد و یا ایها الذین آمنوا ندارد جز سوره حج.

7- سوره های مفصل یعنی سوره های کوتاه اواخر قرآن.

 

مشخصات سوره های مدنی:

 

1- هر سوره ای که در آن حدود احکام و فرایض و قوانین اجتماعی و مدنی آمده است.

2- هر سوره ای که در آن اذن جهاد و احکامش آمده است.

3- هر سوره ای که در آن ذکر منافقان آمده است جز عنکبوت سوره های قرآن از نظر مکی و مدنی به چهار دسته تقسیم می شود:

 

1- سوره های مکی

2- سوره های مدنی

3- سوره های مکی با آیات مدنی

4- سوره های مدنی با آیات مکی.

 

قرآن به قسمتهای تقسیم شده مثل حزب و جزء البته«گفته اند که تقسیم قرآن به حزب و جزء از زمان پیامبر اکرم سابقه داشته است ولی آن نوع تقسیم بندی با آنچه امروز داریم تفاوت دارد آنها قرآن را به 3 سوره و 5سوره و 9سوره و 11سوره و 13 سوره و حزب مفصل تقسیم می کردند.»[12]

 

درباره نخستین نام قرآن گفته اند که نام اولی که پس از رحلت رسول(ص) بر مجموعه ایات الهی نهاده اند ظاهراً مصحف بوده است این کلمه به همین صورت در قرآن نیامده اما به صورت کلمه صحف هشت بار آمده است.

 

اما درباره چگونگی جمع و تدوین قرآن و مراد از جمع و تدوین قرآن این است که چگونه وحی بیست و سه ساله که به صورت 3تا5آیه ای نازل می شد چطور مثل کتاب امروزی درآمد در کتاب، قرآن و قرآن پژوهی آمده:

 

کهن ترین منبع این بحث مهم از سرگذشت یا تاریخ قرآن در احادیث اهل سنت و نیز تا حدود احادیث شیعه است مهمترین عللی که پیامبر(ص) را از جمع نهایی و کتاب ساختن آیات قرآنی بازداشت دو واقعیت بود:

 

 

1- باب وحی باز بود و در هر وهله از وحی آیاتی نازل می شد که حضرت(ص) به کاتبان وحی فرموده این آیه یا آیات را در فلان سوره بین کدام آیه قرار دهید. 2- دیگر آنکه به گفته خطابی پیامبر(ص) همواره در انتظار نسخ احتمالی بعضی از احکام قرآن پاسخ تلاوت در زمان حیات ایشان سن و هفت نفر حافظه قرآن بودند و کسانی که برای خود نسخه ای بر می گرفتند به بیش از پنجاه نفر می رسیدند رویداد یمانه از جمله متقیان(پیامبران دروغین) را که در جنگهای رده معروف است در آن عده کثیر از حافظان قرآن که هفتاد نفر هم گفته اند کشته شدند تکانی عظیم در جامعه نوپای اسلامی ایجاد کرد پیشنهاد(عمر) ابوبکر خلیفه وقت پذیرفت که باید برای حفظ قرآن اقدام عاجل به جمع تدوین آن کرده برای این کار زیدبن ثابت را که پرکارترین و جوان ترین کاتبان وحی و حافظ قرآن و دارای مصحفی اختصاصیبود انتخاب کرد، زید همه نوشته های پراکنده قرآنی را جمع کرد و هر آیه قرآنی را ولو آنکه دهها حافظ و دهها نوشته، موید و مطابق آن بود، با اخذ و شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ  می پذیرفت این گردآوری 14ماه و حداکثر تا وفات ابوبکر در سال13 هجری طول کشید این نسخه را طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر نهادند. پس از عمر نیز طبق وصیتش آن را در اختیار دختر ش حضه همسر رسول ا... قرار دادند.

 

جمع در زمان عثمان: عثمان در سال 24به خلافت رسید و پس از فتوحات شگرف اختلافات و مشکلات بسیاری برای قرائت قرآن پیش آمده بودند لذا عثمان کار ناتمام رسول ا... و دو خلیفه پیش از خود را به سرانجام رساند و انجمن مرکب از زیدبن ثابت، سعیدبن عاص، عبدالله بن حارث تشکیل داد این هیات با همکاری دوازده نفر از قریش و انصار که  علی(ع) بر کار آنان اشراف داشت کار استنتاخ نسخه نهایی را آغاز کردند نخستین کاری که کردند این بود که علی(ع) برکار آنان اشراف داشت تمام نوشته های زمان پیامبر را گرد آوردند سپس نسخه کتابت زید در زمان ابوبکر را که نزد حضه بود به امانت گرفتند قرار بر این بود که هر وقت سه تن همکار زید در کتابت کلمه ای اختلاف یافتند به لهجه قریش کتابت کنند به این ترتیب کار تدوین متن نهایی، بر مبنای صحایف با زمانه، از رسئل ا... و نسخه های شاهدان پیش رفت و مصحف امام یعنی مصحف نمونه و رسمی و نهایی و معروف به مصحف عثمانی بود و در فاصله چهار پنج سال 22ق تا قبل از سال 30 هجری سرانجام یافت و از روی آن پنج یا شش نسخه عینا استنتاخ شد دو نسخه در مکه و مدینه نگاه داشته شد و سه یا چهار نسخه دیگر همراه با یک حافظ قرآن که نقش علم و راهنمای درست خوانی را داشت به مراکز مهم جهان بصره کوفه شام بحرین ارسال شد سپس عثمان دستور داد تمام کتیبه ها و نوشته ها، استخوانها، پوستها و سنگهای نازک سپید و چرمها و حریرها و نفله آنها جمع نوشته شده بود و صحابه برای تدوین متن نهایی تقدیم داشته بودند با آب و سرکه جوشانده و محو شود تا ریشه نزاع و اختلافات به کلی از میان برود این مصحف با خط ابتدایی کوفی و فاقد نقطه بود تا چه رسد به اعراب و نشانه های حرکت حروف و در طی یکی دو قرن بعد مساحفی که از روی آنها استیضاح شد به تدریج نقطه و نشان پیدا کرد.[13]

 

اما در مورد اینکه قرآن را در آن زمان با چه وسایلی می نوشته اند در کتابهایی مثل کتاب پژوهش درتاریخ قرآن از دکتر سید محمد باقری مجتبی[14] آمده که در قرآن و حدیث عموما ابرازهایی برای نگارش یاد شده که به مناسبتهایی آن را ذکر کرده است این ابراز عبارتند از1- قرطاس یعنی کاغذ در آیه 7 از سوره انعام و 19 از سوره انعام 2- قلم که به صورت جمع و مفرد 4 بار به کار رفته در آیه های4 از سوره لقمان آیه 27 سورمان و قلم صورت آل عمران آیه 344- مداد به معنای مرکب مصطلع سوره کهف آیه 109- صحف به معنی برگهایی از کاغذ که روی آن نوشته شده است در آیه های 133 سوره مله، 36 سوره نجم 13 سوره عبس 10 سوره تکویر 19 و 18 سوره اعلی آیه 52 سوره مدثر آیه 2 سوره بینه. سجل به معنای نامه کتابی که قاضی دعا وی و احکام را در آن می نویسد سوره انبیا آیه 104. رق به معنای پوست نازک و ظریفی که به آن می نویسند و برگ سفید در آیه 3 از سوره طور. عسب بهمعنای جریده و چوبه نخل که برگیهای از آنرا می کند نه و در قسمت پهنای آن قرآن را می نوشتند. لخاف به معنای سنگهای سفید نازک و ظریف 3- اکتاف یعنی استخوان شانه که معمولا استخوان  شتر یا گوسفند بود. أقتاب: چوبهای بود که بر اشتران می نهادند تا بر آنها سوار شوند. رقاح دارای معنی گسترده شامل برگ کاغذ یا درخت یا پوست حیوانات است. حریر یعنی پارچه قراطیس جمع قرطاس به معنی کاغذ. در مورد اینکه چه کسی پس از وفات رسول خدا به جمع و تدوین قرآن و ترتیب سور آن قیام کرد از نظر محققان اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد ولی آنچه علماء، شیعه و اهل سنت اظهار کرده اند می توان ضمن آن به قدر متقین و جامعی دست یافت، این است که امیرالمومنین علی(ع) آغازگر تدوین قرآن برحسب وصیت و سفارش پیغمبر اکرم (ص) پس از رحلت آن حضرت بوده است و علی رغم آنکه علماء بر حسب اختلاف نظر نام چهارنفر را به عنوان نحستین جامع و مدون قرآن نام می برند در عین حال آنکه از دیدگاه علما فریقتین به عنوان اواین مدون قرآن نظرها را به خو جلب می کند علی می باشد این چهار نفر عبارتند از علی، ابوبکر، عمر، سالم مولی خدیفه ولی در راس این چهار نفر بر طبق گواهی مدارک اهل سنت علی(ع) قرار دارد به گفته محمود رامیار[15] در کتابش آمده است که نخستین جامع قرآن کیست ایشان فرموده اند اصولا گردآوری قرآن را در زمان رسول خدا تألیف و در زمان ابوبکر«جمع» نامیده اند در زمان رسول خدا عده ای بودند. که قرآن را جمع کرده بودند و شعبی شش نفر را نام برده بود پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز عده ای بر این کار اشتغال ورزیدند که در راس آنان نام علی(ع) قرار دارد ولی به هر حال انگیزه ای که بوده نخستین اقدام رسمی را در این باره ابوبکر به عمل آورده ولی کتاب الاتقال علوم فی القرآن تالیف جلال الدین السیوطی[16] آمده: قبل از هر چیز باید بدانیم در مورد اینکه قرآن کریم در چه زمانی جمع شده است اختلاف نظر وجود دارد و قولی که با دلیل عقلی و نقلی در دسترس است این است که قرآن کریم در عصر خود پیامبر اکرم(ص) جمع آوری شده  و زیر نظر آن حضرت بوده است که عده زیادی از علماء موید این قول هستند از جمله آیة الثه خوئی که اقوال دیگر را مخالف قرآن و سنت و عقل دانسته است مراد از جمع کردن قرآن در عصر و عهد پیامبراکرم(ص) این است  که قرآن وسنت و عقل دانسته است مراد از جمع کردن قرآن در عصر و عهد پیامبر اکرم(ص) این است که قرآن کریم در آن عصر نوشته شد گر چه در صفحات متفرقی بوده است به گونه ای که حضرت پیامبر(ص) به وحی خود وصیت نمود تا آن صفحات را جمع نماید تا مبادا چیزی از آن از بین برود.سپس نباید به اقوال کسانی که معتقدند قرآن کریم در عهد پیامبر(ص) جمع اوری نشد اعتماد نمود. چون به دلیل عقلی محال است پیامبر اکرم(ص) قرآن را که معجزه و سند اسلام است را اهمال نماید و اثری از قرآن در خانه او باشد و آن را جمع آوری کند. در صورتی که پیامبر اکرم(ص) می داند این قرآن در محافل دینی و مجالس اسلامی تا روز قیامت محور خواهد بود و اما از نظر آیات می توان حدیث مشهور و متواتر ثقلین را به عنوان دلیل بر اینکه قرآن در عهد پیامبر اکرم(ص) جمع شده بود نام برد چنانچه می فرماید«انی تارث فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی...» و من در میان شما دو وزنه مهم را به امانت سپردم یکی کتاب خدا و دیگری خاندانم. از اتین که در این حدیث شیف به قرآن کریم کلمه کتاب اطلاق شده است در می یابیم که مکتوب و نوشته شده بود و بدیهی است که به محفوظات کتاب گفته نمی شود اما اگر به فرض بپذیریم که قرآن کریم در عهد پیامبر(ص) جمع نشده بود و بعد از رحلت ان حضرت جمع آوری شده قطعا نخستین کسی که بعد از رسول خدا(ص) قرآن را جمع آوری کرده شخص امیرالمومنین علی(ع) بود که کاملا به قرآن آگاهی داشت زیرا حضرت علی(ع) از همه آگاهتر به قرآن بود و از آنجایی که آن حضرت معصوم است بنابراین جمع و ترتیب ایشان حجت و سند است و.. از خطا و لغزش مصون است.

 

اما درباره این که نخستین مترجم قرآن کریم به زبان فارسی چه کسی بوده است در کتابهای مختلفی مثل کتاب تاریخ ترجمه قرآن که آن دکتر جواد سلماسی زاده می باشد و ترجمه نیز از خودشان می باشد ایشان سلمان فارسی را به عنوان نخستین مترجم قرآن به زبان فارسی معرفی کرده اند و در شرح آن هم آمده است که اهل فارسی نامه ای به سلمان نگاشته تا ترجمه سوره فاتحه را به زبان فارسی برای آنان بنویسد سپس او چنین نوشتـ«بنام یزدان بخشانیده» سپس نامه را به حضرت رسالت(ص) ارائه کرد.

 

بالاخره آنکه قرآن لغت عرب را از تمام آلودگیها پاک کرد و اسرار و مزایای باطنی ویرا در آن ظاهر ساخت و معانی دقیق و مرموزی را در لباس اعجاز در وی بودیعت گذاشت و آن را نتیجه منقاد برای قبولی اسلوبهای مختلف و ترکیبات گوناگون از حقایق و مجازات گردانید و او را به صورت شگفت آور بیرون آورده که هر چه بیشتر انسان در او تفکر کند بر شگفتگی و می افزاید در نتیجه بجای آنکه تنها لغت مخصوص به توائف عرب بوده باشد در تمام ادوار تاریخ و نزد عموم اقوال و ملل با یک لطایف و سلاست بی نظیری رواج یافت و این خود یکی از دلایل اعجاز قرآن که لغت عرب را از محیط محدود عرب اوج داده و در افق بلند و وسیع تری قرار داد.

 

د رطی این رساله اینجانب در سه باب مختلف با فصول متفاوتی به ذکر مطالبی از قرآن پرداخته ام که البته این تنها گوشه ای از دریای بی کران این کتاب و مطالب آن می باشد لازم به ذکر است که مطالب این رساله کمک گرفته شده از کتابهای متفاوت  نزدیک به بیست و هفت منبع می باشد که در باب اول در خصوص شگفتیهای قرآن و در باب دوم درباره ادبیات قرآن و در باب آخر به بیان محتوای قرآن پرداخته ام که امیدوارم خواننده محترم این رساله می تواند از این مطالب استفاده استفاده لازم را بکند و من نیز توانسته باشم در کارم موفق بوده باشم       «انشاء الله»

 

قل لئن اجتمعت الانس و الحن علی أن یاتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیراً     سوره اسراء 88

 

ای پیامبر، بگو: اگر عقلاء و خدمندان جهان آفرینش از جن و انس گدهمایی کنند و دست به دست هم دهند تا همانند این قرآن و نبشتار آسمانی، برنامه ای رسا و کامل برای اصلاح و درمان  دردهای بشریت طرح کنند، آری بگو که توان چنین کاری را دارند اگر چه در طرح آن همدیگر را یاری داده و پشتیبان یکدیگر باشند.

 

باب اول: قرآن پدیده ای شگفت آور

 

1- اعجاز و ماهیت آن  

2- کشف یک معجزه تازه قرآنی 

3- قرآن و اکتشافات علمی.

 

فصل اول: اعجاز و ماهیت آن

 

اولین کتابی که در اعجاز قرآن تالیف گردیده کتابی بوده بنام نظم القرآن تألیف باحفل به سال355که درگذشت در این مورد آمده«این کتاب تا آنجا که ما آگاهی داریم اولین کتابی است که در این موضوع تدوین گشته و در قسمتی از مقدمات و فنون اعجاز قرآن گفتگو نموده هر چند باقلاتی حق او را ادا نکرده».[17]

 

تردیدی نیست که قرآن در آیات متعددی داعم از مکی یا مدنی، درباره اعجاز خود دست به تحدی زده و تمام این آیات می رساند که قرآن معجزه و خارق عادت است، حتی آیه«و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله» اگر چه ضمیر مسئله را نیز به پیغمبر برگردانم، به طور مستقیم متضمن استدلال بر اعجاز قرآن است، منتها از راه تحدی به آوردن سوره ای متشابه سوره های قرآن از فردی مانند پیامبر(ص) و به طور غیر مستقیم دلالت بر نبوت پیامبر(ص) اسلام می کند شاهد این سخن این است که در ابتداء آیه می فرماید: اگر چه در آنچه بر بنده خود فرستادیم تردید دارید، نفرموده: اگر در نبوت بنده ما تردید دارید، به هر حال هر یک از تحدیدهای که در قرآن واقع شده متضمن یک نوع استدلال بر اعجاز قرآن است. منتها این آیات از نظر عمومیت با هم متفاوت هستند، مثلا در آیه شریفه«قل لئن اجتمعت الانس و الجن ان باتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله لو کان بعضهم لبعض ظهیرا» که از آیات مکی است به خوبی دلالت بر تحدی عمومی قرآن دارد به این معنی که این تحدی نه تنها از نظر فصاحت و بلاغت و اسلوب قرآن است، زیرا اگر چنین بود می بایست تحدی مخصوص به جمعیت و دسته معین یعنی عرب خالص از اعراب جاهلیت و مخضرمین (اعراب زمان جاهلیت و اسلام را هر دو درک کردند) قبل از آنکه زبان اصلی آنها آلوده شده باشد در حالی که این طور نیست و آیه با صدای رسا عموم اهل جهان را به مقابله و معارضه دعوت می نماید. وقتی توجه می کنیم به این مساله که این قرآن با این همه عظمتش از پیامبری امّی صادر شده و امّی کمی است که خواندن و نوشتن نمی داند این خود دلیلی می شود بر اعجاز قرآن خداوند متعال در این باره به پیامبراکرم(ص) فرموده است.

 

«و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون»

 

«و تو از این پیش نه توانستی کتابی خواند و نه خطی نگاشت تا مبادا مبطلان (منکر خدا) در نبوت شک و ریبی کنند.»[18]

 

«یکی از اعجاز قرآن آهنگ دلربا و ملکوتی آیات آن است امین ریحانی مسیحی در نامه ای که به علامه شیخ حسین کاشف الغطا نوشته، می گوید: شما می گویید قرآن اعجاز می کند و این سخن صحیح است. در دوران اقامتم در لندن و نیویورک زیاد اتفاق می افتاد که من قرآن را با همان لغت عربی، تلاوت می کردم که نغمه دلربای آن همسایگانم را از خود بی خود کرده عقل زا سرشان به دور می کرد.»[19]

 

و به نظر من یکی دیگر از نشانه های اعجاز قرآن تحریف ناپذیری این کتاب عظیم می باشد در طی این همه سال تحریف ناپذیری قرآن امری است تاریخی و اعتقادی که بلکه (اجتماعی- ضروری) در تعریف باید بگوییم تحریف به نوشته این منظور حرف، انحراف، تحّرف و احریراف(که با حرف علی به کار می رود یعنی عدول و میل(گشتن) از چیزی است. در قرآن مجید مشتقات تحریف چهار بار به کار رفته است. نظرگاه رسمی و حتمی اجماعی شیعه امامیه اعتقاد به عدم تحریف قرآن است ولی بعضی از ناآگاهان و لو از فضلاء این نظر را خدشه دار و این اجماع را خرق کرده امد و به انگیزهای تولایی و تبرایی بی آنکه سخنگوی شیعه باشند قائل به تحریف قرآن کریم شده اند حتی در بعضی از منابع مهم حدیث شیعه چنین قولی آمده   است اما به نظر من این سخنی کاملا اشتباه است چرا که خداوند خودش حافظ قرآن است.قرآن نور است و خود قرآن بهترین دلیل بر نورانیت آن است در کتاب دارالشفاء قرآن[20] آمده«بعضی مومنین خود شاهد نورانیت آیات قرآن خواهند شد نمونه بارز آن داستان کربلایی کاظم بی سواد است که دفعة حافظ قرآن می شود. [21]آدمی قرآن نور است و آیه شریفه آن منور به نورانیت خداست و انسان اگر از غذاهای حلال ، تغذیه کند و حقوق ناس را بهمراه حق الله بپردازد و از غذاهای حرام پرهیز کند و تقوا پیشه سازد چه بسا موفق به کسب نورانیت قرآن می شود و قران را همچون کربلایی کاظم نور می بیند و الا هر چشمی محرم رذاز نخواهد شد.»

 

و اگر تو در این کتاب نورانی بنگری هر لحظه اعجاز شگفت آور آن تو را متعجب تر و شگفت زده تز خواهد کرد پس بنگر در آن تا از این ضلالت راه رابیابی و حق را پیدا کنی  و به آن معرفت خدایی دست یازی.                               (انشاء ا...)

 

فصل دوم: کشف یک معجزه تازه قرآن

 

دانشمندان علوم قرآنی و نیز مفسران در شمار کلمات قرآن[22] رقمهای77440- 77277- 77437- 77439- 77934 را نوشته اند علت اختلاف مزبور، اختلاف در معنی کلمه است چون کلمه دارای معنی حقیقی و مجازی و از لحاظهای مختلف ، دارای تلفظ و نگارش خاصی است.

 

درباره تعداد حروف قرآن نیز رقمهای متفاوتی دیده می شود رقمهای 300690- 320210- 321250- 323015- 322373- 323670- 325072- 1027000 در مورد رقم آخر که با دیگر ارقام تفاوت زیادی دارد طبرانی در کتاب خود از عمربن خطاب نقل کرده به نظر نگارنده شاید در رسم الخط لاتین و فرنگی بصورت حروف نگارش می یافت بر حسب محاسبه ای که نگارنده به عمل آورده است به ترتیبی که در زیر یاد می شود حروف تهجی بیش از حروف بعدی آن در قرآن بکار رفته الف، ل، م، ی، ن، ر، ب، ث، ت، ع، ف، ظ، غ، ف، س، د،ذ، ح، چ، من، خ، ش، ص، ه، ز، ث، ط، البته  باید متوجه باشیم که این ترتیب و آمار در مورد حرف عین و نون مستفاد از کتاب کشکول می باشد و در کتاب آمار و عددی از این دو حرف در نسخه چاپی دیده نمی شود.

 

ذکر چند نکته جالب ذکر این نکته لازم است که در قرآن فقط دو آیه وجود دارد که در هر یک زا آنها تمام حروف تهجی آمده است 1- سوره آل عمران آیه154، 2- سوره فتح آیه29.

 

مطبوعات مصر نوشته اند:«در اوائل هفته گذشته دومین جلد کتاب(اعجاز عددی قرآن مجید) در قاهره انتشار یافت نویسنده کتاب عبدالرزاق نوفل است منظور از انتشار کتاب مزبور این است که علاوه بر معجزه لغوی و علمی قرآن، معجزه تازه ای از قرآن را اثبات کند معجزه ای که با عصر کامپیوتر و آمار و اعداد و ارقام، هماهنگی دارد، این کتاب ثابت می کند که موضوعات شبیه و مغایر قرآن، بطور تساوی ذکر کرده است زیرا کلمه دنیا به اندازه کلمه آخرت و همچنین شیاطین به ملائکه و زندگی و مرگ و غیره... به طور مساوی در قرآن ذکر گردیده است. خداوند بزرگ در قران می گوید«الله الذی الکتاب بالحق و المیزان یعنی خداوندی که کتاب را به حق و سنجیده و با میزان نازل کرد» و چون هموزنی و تعادل باستناد این گفته قاطع، شامل همه قران می شود لذا همه الفاظ وحی بایستی متساوی و متعادل باشد... حال باید دید کدام الفاظ می بایستی متساوی و متعادل باشد...؟ و چگونه می توان آنها را مقایسه کرد؟ بطور مثال لفظ «قالوا» که معنی گفتند، می دهد به تعداد 332 بار در قرآن آمده است جای تعجب است که کلمه مزبورمعادل کلمه قل که به معنی فرمان گفتن از جانب خداوند است، یعنی332بار ذکر شده است و این مسئله. حکمت و برهان قرآن مجید را نشان می دهد. عبدالرزاق نوفل در دومین جلد کتاب خود ثابت کرد میان 22 کلمه یا موضوع در قران کریم تعادل و تساویبرقرار است مثلا قرآن کریم کلمه ابلیس را یازده بار و کلمه ؟؟؟؟ از او را هم یازده بار ذکر کرده است همچنین کلمات زکوة و برکات و سحر...فتنه و مصیبت... شکر و بخل و حسرت، طمع و جحود... انفاق و رضی ... اسراف و سرقت... جهاد و مسلمانان جنگ و اسراء و نظایر آن را با اعداد و ارقام متساوی ذکر کرده است در مقابل این تساوی اعداد و ارقام مشاهده می کنیم که کلمه نبوت هشتاد بار ذکر شده در حالیکه کلمه سنت شانزده بار یعنی اینکه نبوت پنج برابر سنت ذکر شده است نماز هم با تمام  مشتقات آن 99بار – یعنی به تعداد اسامی عالیه خداوندی ذکر شده است در حالیکه فقط کلمه نماز 67بار و زکات32بار ذکر گردیده که مجموع آن معادل است با عدد99نماز یا نماز گذار که به تعداد68 بار و زکات32بار و روز و مشتقات آن 14 بار ذکر شده که مجموع آن 114بار یعنی معادل تعداد سوره های قرآن مجید است مولف کتاب می گوید: معنی این تناسبها چیست؟ و هدف آن چه می باشد؟ برای رسیدن به حقایق این معجزه، نیاز به مطالعات و بررسی های و اجتهاد دارد عبدالرزاق نوفل در پایان دومین جلد کتاب خود می گوید آنچه می خواهم با استناد این تناسب و هماهنگی عجیب اعلام کنیم آن است که قرآن مجید، وحی منزل پروردگار می باشد. زیرا نه پیغمبر اسلام امی بود و نه علمای همه ادوار، قادر نیستند چنین تناسب و تعادلی را در کتابی گردآوری کنند اگر این معجزه را به دستگاههای آمارگیری و کامپیوتر بدهیم پاسخ خواهند داد که قرآن مجید وحی خداست.»[23]

 

تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن کریم چیزی است که قدرت بشری از ذکر آن به گونه ای فراگیر ناتوان است و از توضیح کامل و بیان شامل آن در می ماند و از اینکه بتواند حق این معجزه بزرگ ار از لحاظ اعداد و ارقام و شرح و تفسیر کاملا ادا کند ناتوان است.

 

به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را که برگرفته شده از کتاب دانستنیهای قرآن از مصطفی اسرار[24] است ذکر می کنم.

 

أجر(مزد)= فعل(کار)=، 108بار

 

جزاء کیفر= پاداش، 117 بار

 

مغفرت= 334بار

 

در نتیجه مزد با کار و حساب با عدل و داد در قرآن برابرآمده است ولی آموزش دو برابر کیفر به کار رفته است و این یکی از شگفتیهای تساوی و تناسب و توازون در آیات قران است.

 

الباب(مغز- خردها)= الافئدة(دلها)=، 16بار

 

انفاق= رضا و خشنودی=، 73 بار، طهر= اخلاص 31 بار

 

فجار=3بار  ، ابرار(نیکوکاران)=6بار =، ابرار دو برابر فجار آمده است.

 

عددهفت:

 

قرآن می فرماید: عدد آسمانها 7 است  و این حقیقت را هفت بار در آیات تکرار کرده است و نیز نیز وقتی قرآن کریم از آفرینش آسمانها و زمین در شش روز یاد می کند  این حقیقت  را نیز 7بار در آیات می آورد و همچنین عرضه شدن در آفریدگان به خداوند را نیز 7بار ذکر کرده است و نیز فرموده است کسانی که اموال و خود را در راه خدا انفاق می کنند عمل آنها به این می ماند که دانه های هفت خوشه برآورد. و درمورد کلمات خداوند که اگر هفت دریا مرکب آن شوند پایان نمی پذیرد  عدد هفت آمده، و در مورد دوزخ نیز می فرماید دوزخ 7باب دارد و باز نخستین سوره قرآن سوره فاتحه است که هفت آیه دادر و عدد کلمات شهادتین یعنی لا اله الا الله محمد رسول ا... نیز7 است.

 

فصل سوم: قرآن و اکتشافات علمی

 

شک نیست که قران یک کتاب علوم طبیعی یا طب و روانشناسی و علوم ریاضی نیست. قرآن یک کتاب هدایت و انسان سازی و آنچه را که در این راه ضروری باشد فروگذاری نمی کند.

 

مانباید انتظار داشته باشیم که قرآن دایرة المعارفی باشد از علوم مختلف، ما باید از قرآن نور ایمان و هدایت ، تقوی و پرهیزگاری، انسانیت و اخلاق، نظم و قانون بطلبیم و قرآن همه اینها را در بردارد ولی گاه برای رسیدن به این هدف اشاراتی به پاره ای از مسائل علوم طبیعی و اسرار آفرینش و شگفتیهای جهان هستی دارد، مخصوصا در شبهای توحیدی، به تناسب برهان نظم، پرده از روی اسراری از جهان آفرینش برداشته، و مسائلی را فاش کرد، که در آن عصر و در آن محیط، حتی برای دانشمندان ناشناخته بود.

 

محمدجمال الدین الفندی[25] در کتاب خود شگفتیهای از اعجاز در قرآن کریم می فرماید:

 

هنگامی که در قرآن از اعجاز علمی سخن می گوییم منظور به طور مطلق این نیست که قرآن حقیایق علمی مشروح و کاملی را برای ما بیان می کند آن طور که هر مرجع علمی خاص عمل می کند رسالت قرآن این نیست بلکه اعجاز علمی، اغلب حقیایق علمی را تنها به شکل کلی مطرح و آماده می سازد، با این که قران احیانا وارد بعضی تفاصیل می شود و از چیزهایی خبر می دهد که بشر هنوز بدان دست نیافته و به دنبال تحقیق و شناهت و یا اثبات چیزهایی است که مورد اختلاف نظر است مانند سکان آسمانها و این که تنها ما نیستیم که در این عالم وجود داریم یعنی کهکشانهایی هستند نه تنها در منظومه شمسی ما که در اعماق فضا،؟؟؟ و از جانب دیگر، آگاهی از اعجاز علمی قرآن در جای خود می تواند برای ما انگیزه فوق العاده ای باشد که ما را به کسب دانش بیشتری در علوم تجربی مجبور سازد آن چنان که امروز غربیها انجام می دهند.

 

جهت آشنایی خوانندگان به نمونه هایی از این آیات که به بعضی از قوانین علمی اشاره دارد می کنم و امیدوارم مفید واقع شود.

 

1-    و من کل شیء خلقنا زوجین: این آیه اشاره به زوجیت تمام چیزهای جهان دارد از ریز و درشت نه تنها گیاهان و حیوانات و انسان که اتم ها و ذرات کوچکتر از اتم از این قانون پیروی می نمایند.

 

2-    الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها: این ایه اشاره به اینکه کرات آسمانی به وسیله ستونی غیرمرئی نگه داشته شده اند همان نیرو یعظیم جاذبه است که در قرآن هزارو جهارصد و اندی سال پیش به آن اشاره نموده است.

 

3-    و ارسلنا الریاح اواقح، فانزلنا من السماء ماء فاشتینا کموه و ما انتم نجازنین: در این آیه اشاره به نقش بادها می کند در فرود ریختن بارانها و نقش بادها در تخلیه فضای الکتریکی میان ابرهای حامل باران و نقش آن در عمل لقاح نباتات.

 

4-    بلی قادرین علی ان نسوی بنانه: آیه مذکور این حقیقت را بازگو می کند که در تمام دنیا یک سرانگشت از لحاظ خطوطی که دارد با انگشت دیگر شباهت ندارد و این یکی از بارزترین نشانه های عظمت خداوند و قرآن کریم است که در هزار و چهرصد واندی سال پیش به این حقیقت اشاره نموده و ادارات جنایی در قرن حاضر به این موضوع پی برده و در کشف جرم از آن بهره می گیرند.

 

5-    و تری الجبال تحسبها جامدة و هی تمر مّر السحاب صغ الله الذی اتقن کل شیء انه خبیر بما تفعلون: ایه فوق با صراحت به حرکت زمین به دور خود و خورشید اشاره دارد در این آیه از حرکت کوهها سخن می گوید در حالی که ما همه آنها را ساکن می پنداریم، و تشبیه حرکت آن به حرکت ابرها، هم اشاره به سرعت است و هم نرمش، و آرامش و بی سرو صدا بودن!

 

آیت ا... ناصر مکارم شیرازی[26]  در کتاب خود به این نکته اشاره فرموده اند که«اگر می بینیم به جای "حرکت زمین" تعبیر به "حرکت کوهها" می کند برای این که عظمت مطلب آشکار شود، زیرا مسلم است کوهها بدون زمینهای اطراف خود حرکتی ندارند و بدون زمینهای اطراف خود حرکتی ندارند و حرکت آنها عین حرکت زمین است.»

 

پس ازبیان این آیات برای نشان دادن وجود چنین معجزات عظیمی در چنین کتاب عظیمی به ذکر ویژگیهای این معجزه قرانی می پردازیم:

 

1-    معجزه های انبیاء محدود به زمان و مکان خاص بود ولی قرآن به زمان و مکان معینی محدود نیست و کتابی همیشه زنده و جاوید است.

 

2-    قرآن زنده و سخنگو و ناطق است و راهنمای بشر در همه عصر و مکانها می باشد.

 

3-    قرآن با بی طرفی سخن می گوید و عقل بشر و فطرت وی را در سخنانش قاضی قرار می دهد. این از نمونه ویژگیهای منحصر به فرد این معجزه عظیم الهی می باشد. ما باید به پیوی این کتاب به مراقبت از اعمال خود بپردازیم چرا که عمل ما انسانها منحصر به این جهان نخواهد ماند و دوباره درجهان دیگر به ماده مبدل می شود. «عمل و کار انسان همان انرژی جنبشی می باشد که یکی از اقسام انرژی مکانیکی است . این انرژی همانطوریکه نگاشتم نابود نمی گردد و قابلیت آنرا که بعد از زمانی بصورت ماده در آیسد بنابراین عمنل انسان امکان آن را دارد که تغییر شمل داده و بصورت نوری و بهشتی یا بصورت ماده دوزخی درآید.»[27]

 

و لقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل لعلهم یتذکرون قرآناً عربیاً غیر ذی یوج لعلهم یتقون                   زمر/27- 28

 

در این قرآن هر گونه مثل و رهنمود و نمودارهای سازنده ای را برای مردم بازگو کردیم بدین امید که از آن پند گیرند، قرآنی که هر گونه اعوجاج و انحراف در بیان و محتوی، پیراسته و عادی است برای منظور که مردم د سایه هشدارهای بازدارنده آن، تقوی و خویشتن داری و نگهبانی از خود را درپیش گیرند.

 

باب دوم

 

ادبیات درقرآن

 

فصل اول: آشنایی با کتاب قرآن

 

قرآن علم شخص است برای همین کتاب الهی که با اوصاف خاص می شناسیم درباره ریشه شناسی و تلفظ و معنای آن میان اسلام وئ اسلام شناسان اختلاف نظر است . در تعریف قرآن آمده است:

 

درفرهنگ اسلام و تشیع قرآن را همواره با صفت کریم به صورت قرآن کریم(اهل سنت) یا با صفت مجید به صورت قرآن مجید(اهل تشیع) می نامند و این دو صفت منشأ قرآنی دارد. از قرآن مجید دو گونه تعریف می توان به دست داد، نخست تعریف ساده و عرفی که قرآن کتاب مقدس آسمانی اسلام و وحی الهی بر حضرت محمد(ص) می داند دوم تعریف علمی که قرآن را وح نامه اعجازآمیز الهی می داند که به زیان عربی به عین الفاظ توسط فرشته امین وحی جبرئیل از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام(ص) هم اجمالاً یکباره و هم تفصیلاً در مدت بیست و سه سال نازل شد.[28]

 

قرآن پژوهان قدیم بی آنکه بین اسم و صفتهای قرآنی فرق بگذارند، گاه برای قرآن تا نود و چند نام قائل شده اند زرکشی در برهان و سیوطی در اتقان هر یک پنجاخه و پنج نام آورده اند درکتاب الإتقان علوم فی القرآن جلال الدین السیّوطی[29] آمده:

 

قرآن اسم علم غیر مشتق است و اختصاص به کلام الله دارد واژه قرآن لفظی غیرمهموز است چنان پیداست که این لفظ اظ قراءة گرفته نشده است در عین حال اسمی است که برای کتاب الله وضع شده است مثل تورات و انجیل برخی علماء گفته اند قرآن مشتق از قرائن است زیرا آیات آن یکدیگر را تصدیق می کنند و شباهت به یکدیگر دارند. این تصادف و تشابه خود از قراین است. ابوبکر نخستین کسی بود که کتاب الله را گردآوری کیرد و آن را مصحف نام گذارد.

 

از اسامی مشهور قرآن کریم می توانیم به فرقان، القرآن الحکیم، قرآن مبین، حجر، ذکره، فتح، تنزیل، الکتاب، کلام الله، القرآن المجید، القرآن العظیم، القرآن الحکیم را می توان نام برد. در اینجا خوب است اطلاعاتی را هم در مورد حروف متعلقه یا فواتح سور بدست به هم برای شناسایی حروف مقطعه باید درباره آنها بگویم حروف مقطعه یعنی حرفهایی گسسته از هم و فواتح سور یعنی آغازگر سوره ها، این در اصطلاح به آیات یا حروفی از قرآن مجید اطلاق می گردد که(مرموز) هستند یعنی معنای آنها یا مراد از آنها از زمان جریان وحی تا به امروز به نحوی که مورد قبول صاحبنظران و قرآن پژوهان باشد روشن نشده است. این حروف عبارت از 29 حرف یا مجموعه جروف است که در آغاز 28 سوره قرآن که همگی مکی هستند جز بقره و آل عمران آمده است. سوره مریم تنها سوره ای است که حروف مقطعه آغاز آن پنج حرف است بصورت (کهیعص) . طبرسی[30] می گوید بهترین این اقوال این است که حروف مذبور نام سوره های قرآن و مطلع آنهاست.2- بعضی آن را با حروف و حساب ؟؟؟ تطبیق داده اند. 3- بعضی از شیعه گفته اند اگر حروف مکرر را رها کنیم از حروف دیگر عبارت«صراط علی حق نمسکه (راه علی حق است آن را پیش گیریم)» بیرون می آید. 4- بعضی گفته اند مراد از آن اسماء الله الحسنی[31] است 6- برای جلب توجه منکران قرآن و وحی و کسانی از کفار که حاضر به شنیدن قرآن نبودند نازل شده است تا استماع آن باعث شود که بعدش را هم بشنود. 7- صورت گسترش یافته ای از پدیده های معروف ؟؟؟ و خطاب عرب چون هاء تنبیه و ادوات استنتاخ است تعبیه ای است همانند آنکه امروز بخشی از متن با حروف بزرگ نوشته می شود یا زیر بعضی کلمات خطز می کشند.8- این حروف بدین جهت یاده شده تا دلالت کند بر اینکه قرآن از همین حروف (ا،ب،ت،ث) تشکیل شده تا چون پیامبر(ص) ؟؟ دعوت به نظیرگویی برای قرآن فرمود عجز منکران و مدعیان از اینکه نمی توانند نظیر آن را بیاورند آشکار تر می شود.

 

پس ازشناخت از این حروف مقطعه که چگونه حروفی هستند و چرا ذکر شده اند اکنون بر آن شدم تا کمی درباره اندازه و حجم تقسیمات قرآن برایتان بگویم.

 

قرآن کتابی است متوسط الحجم طبق دقیقترین آمار تعداد کل کلمات قرآن 77807 کلمه است.دارای 114 سوره و30 جزء و هر جزء چهار یا دو حزب و هر پنج آیه را خمسو هر دو آیه را غشرحی نامند. تقسیم دیگر قرآن تقسیم قرآن به رکوعات است منظور از رکوع بخش و یا گروهی از آیات است که در یک موضوع آمده لذا شماره مندرج در هر رکوع، کم و زیاد است.

 

در مورد خط قرآن باید بگویم خط قرآن و یا رسم المصحف همان روش نگاشتن قرآن است که در زمان عثمان برای کتابت قرآن برگزیده شد. دانشمندان این روش را رسم المصحف نامیده اند و عده ای نیز آن را رسم عثمان و یا رسم عثمانی یاد می کنند. البته اصل در نوشتن ضبط کلمه چنانست که گفته می شود و صورت مکتوب کلمه باید بدون کاستی و یا افزایش و هیچگونه تغییر و تبدیلی حاکی و مبین صورت ملحوظ آن باشد. اما در مصاحف عثمانی این اصل رعایت نشده و حروف زیادی در آن یافت می شود که مخالف آن طرزی است که تلفظ می گردد و از اینجاست که در مورد خط قرآن نیز آراء و عقاید مجال برخورد وسیعی یافته اند.

 

در مورد خط قرآن در این عصر در کتابت تاریخ قرآن محمود رامیار[32] آمده دانشمندان درباره روش خط قرآن[33] سه عقیده دارند:

 

1-    دسته ای از آنان معتقدند که این رسوم توفیقی ازلی ایت و مخالفت با آن جایز نیست.

 

2-    دیگرانی نیز گفته اند که رسم مصاحف اسلامی است نه توفیقی و مخالفت آن جایز می باشد.

 

3-    صاحب البرهان و پس از آن صاحب البیان گام فراتر نهاده و یا شیخ عزالدین بن عبدالسلام هم قول می شوند که نوشتن مصحف اکنون بر سوم نخستین سزاوار نیست. امام بدرالدین زرکش می گوید: درباره اینکه بتوانم قرآن را بقلمی جز عربی نوشت کسی از دانشمندان را ندیدم که سخن بگوید ولی بهترمنع آنست چنانچه قرائتش به غیرزبان عرب تحریم شده زیرا قلم یکی از دو زبان است و عرب قلمی جز عربی نمی شناخت قال تعالی:«بلسان عربی مبین.»

 

فصل دوم: فنون ادبی قرآن

 

از آنجا که قرآن متنی مقدس و قدسی است، نمی توان و از ادب شرعی به دور است که درباره آن، همانند سایر کتابها سخن گفت یا آن را در معرفی پژوهشهای، زبان شناسی و مخصوصا سبک شناسی می آورد ولی از سوی دیگر از آنجا که قرآن یک سند عظیم الشان زبانی و یک اثر بسیار مهم ادبی است، لذا شاید با قید احتیاط و رعایت احترام جنبه قدسی قرآن، بتوان در ضرورت بحث و تحقیق از این زاویه نیز به آن نگریست و درباره آن بحث کرد این نکته و واقعیت هم حیرت آور است که بین قرآن وسایلی کلمات و ماثورات و خطبه ها و احادیث و آثار بازمانده از آثار بازمانده از رسول الله(ص) و علی بن ابی طالب و دیگر بزرگان اسلام، شباهت چندانی دیده نمی شود و باید گفت که قرآن«نوعی منحصر به فرد»  و تافته ای است جدا بافته . ارزش موسیقیایی کلملت و جملات قرآن کریم نیز از دیرباز مورد توجه محققان بوده است . قابلیت خوشخوانی قرآن و ترتیل و تغنی و همخوانی آن کم نظیر است. اما مهمترین مشخصه و خصیصه ساختاری قرآن که شاید قدما نیز به آن توجه داشته اند اسلوب چندوجهی و بلاتشبیه گسسته نمای آن است. یعنی شاخه به شاخه معانی و مضامین و قطع پیاپی توالی یک مضمون و مرام از معنایی به معنای دیگر پرداختن است.

 

قرآن دقیقاً بالصراحه این تعالی و برتری را که از طریق آن قصد دارد نبوغ ادبی عصر خود را مطیع سازد مطرح می شازد و به معاصرین خود این مبارزه طلبی شگفت آور را اعلام می دارد:

 

«ام یقولون افتریه قل فاتوا بسوره مثله وآدعوا من آستطعکم من دون الله ان کنتم صادقین»

 

آیا کافران می گویند(قرآن را محمد یافته است) بگو اگر راست می گوید شما خود و هم از هر کس نیز می توانید کمک بطلبید و یک سوره مانند قرآن بیاورید.[34]   یونس/ 38

 

اما در تاریخ ضبط نشده که این مبارزه طلبی هرگز به نتیجه رسیده باشد از این امر می توان نتیجه گرفت که این دعوت بدون پاسخ باقی مانده«معجزه» ادب واقعاً نبوغ آن عصر را به تسلیم واداشته است.

 

شهادتهایی که سنت و حدیث از آن عصر ضبط کرده اطلاعات وسیعی در مورد جذبه غیر قابل مقاومت آیات بر روح و جان بدوی ها بست می دهد. «عمر» تحت تاثیر این جذبه اسلام آورد ولید بن مغیره که منوه فصاحت و غرور ادبی عصر خود بود نظر خود را در مورد قرآن در پاسخ ابوجهل چنین اظهار می دارد: «می پرسی من در مورد قرآن چه می اندیشم، آه! من فکر می کنم که هیچ چیز شبیه او نیست! این قرآن بالاتر از آن است که بتوان براین سبک فائق آمد»[35]

 

اکنون به بررسی چند مورد از آرایه های ادبی در قرآن می پردازیم.

 

[1] - فصلت42
[2] - اعراف52
[3] - حج16
[4] - فرقان1
[5] - اسراء9
[6] - نساء82
[7] - انعام 156
[8] - نهج البلاغه189
[9] - صحیفه سجادیه دعای42
[10] - قرآن و قرآن پژوهی، ص36
[11] - همان کتاب
[12] - تاریخ قرآن ، محمد باقر حجتی، چاپ نهم1375.
[13] - این قسمتی خلاصه ای است از کتاب قرآن و قرآن پژوهی ، بهاء الدین خرمشاهی،ص21
[14] - خلاصه ای از چاپ نهم این کتاب
[15] - تاریخ قرآن فروردین ماه 1346خورشیدی، ص297-298به صورت خلاصه.
[16] - به صورت خلاصه از ترجمه کتاب نام متزجم محمدرضا افتخارزاده نشر آن در سال1373،ص9و10و11.
[17] - اعجاز قرآن و بلاغت محمد تالیف مصطفی صادق رافعی و عبدالحسین این الدین، چاپدوم،ص121
[18] - کتاب قرآن ترجمه الهی قمشه ای ، آیه 48 سوره عنکبوت
[19] - 114 معمای قرآنی به ضمیمه نور هدایت مولف محمود جویباری ، چاپ نهم ، ص102
[20] - تالیف مهدی احمدی، ص240
[21] - برای اطلاع بیشتر از این داستان به همین کتاب مراجعه شود
[22] - برای اطلاع بیشتر می توانید به کتاب پژوهش در تاریخ قرآن ، دکتر سید محمد باقر محبی ، تاریخ نشر1360، ص151 مراجعه کنید.
[23] - نقل از روزنامه اطلاعات 14976،17فروردین 1355که در کتاب پژوهی در تاریخ قرآن از محمد باقر حجتی، ص153 نقل شده بود.
[24] - نوبت چاپ سیزدهم
[25] - ترجمه سید حسین میردامادی، چاپ اول1371
[26] - پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان ، چاپ چهارم، بهار1370ش، ص210
[27] - قرآن بر فراز آسمانها ، تالیف محمد مقیمی به تصحیح محمد بهشتی
[28] - قران و قرآن پژوهی تالیف بهاء الدین خرمشاهی ، ص3، سال چاپ 1372
[29] - ترجمه محمود رضا افتخارزاده ، تابستان 1373
[30] - این قول نقل شده در کتاب قرآن و قرآن پژوهی به تالیف بهاء الدین خرمشاهی
[31] - فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم دکتر محمو روحانی
[32] - چاپخانه بانک مرکزی ایران فروردین ماه 1346 خورشیدی(به صورت خلاصه) ص142، 143، 144
[33] - چند کتاب: رسم الخط مصحف عثمانی از قدیم مورد توجه دانشمندان بود و قواعد مرتبی برای روش نگاشتن آن ترتیب داده بودند در این باره کتب چندی نیز تالیف شده است که از آن میان پاره ای معروفترند چون: المقنع. فی رسم القرآن ابوعمر والدانی، عنوان الدلیل فی رسوم خط تنزیل علامه ابوالعباس مراکشی، ارجوزه الوء لوء المنظوم فی ذکر جملة من المرسوم، نظم علامه شیخ محمدبن احمد مشهور بمتولی.
[34] - ترجمه الهی قمشه ای
[35] - قرآن پدیده ای شگفت اور تالیف مالک بن نبی ترجمه دکتر نسرین حکمی چاپ و نشر دفتر فرهنگ اسلامی ، زمستان 1346، ص170 و 171.