پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله همراه جمعى از مهاجران و انصار در مسجد النبى نشسته بودند، ناگاه على عليه السّلام وارد مسجد شد، حاضران به احترام او برخاسته و به گرمى از او استقبال نمودند، تا اين كه حضرت در جايگاه خود كه در محضر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود نشست. در اين ميان دو نفر از حاضران كه متهم به نفاق بودند، با هم در گوشى صحبت مىكردند، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله وقتى كه آنها را ديد، دريافت كه چرا آهسته با هم حرف مىزنند، به طورى خشمگين شد كه آثار خشم در چهرهاش ظاهر گرديد، سپس فرمود:
سوگند به آن كسى كه جانم در دست او است، داخل بهشت نمىشود مگر كسى كه مرا دوست بدارد. آگاه باشيد: دروغگو است كسى كه گمان كند مرا دوست دارد ولى اين شخص (اشاره به على بن ابيطالب عليه السّلام) را دشمن دارد.
در اين هنگام دست على عليه السّلام در دست پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود و اين آيه نازل گرديد.
يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إذا تَناجَيْتُمْ فَلا تَتَناجَوْا بِاْلإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوْا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذى إلَيْهِ تُحْشَرُونَ (58مجادله/9) اى مؤمنان چون رازگويى كنيد، به قصد گناه و ستمكارى و نافرمانى از پيامبر نجوا مكنيد، و به قصد نيكى و تقوا نجوا كنيد، و از خداوندى كه نزد او محشور مىگرديد پروا كنيد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هنگامى كه رازگويى مىكنيد به گناه تعدى و معصيت رسول، رازگويى نكنيد ...