روزى
نمازگزاران جمعه از آمدن كاروان تجارى باخبر شدند بر اساس رسوم جاهليت گذشتهشان
مسجد را ترك كرده و پيامبر را در حال خطبه تنها گذاشتند اين عمل موجب خشم خدا و
پيامبر شد و اين آيه نازل گشت:
وَ
إذا رَأوْا تِجارَةً أوْ لَهْواً انْفَضُّوا إلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما
عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ
الرّازِقينَ (62جمعه/11) و [غافلان] چون داد و ستدى يا سرگرمىاى ببينند، پراكنده
شوند و به سوى آن بشتابند و تو را ايستاده رها كنند، بگو آنچه نزد خداوند است از
سرگرمى و از داد و ستد بهتر است، و خداوند بهترين روزىدهندگان است.
تا
تجارتى يا سرگرمى را مىبينند به آن سو كشيده مىشوند و ترا سر پا به حال خطبه ترك
مىكنند. بگو آنچه پيش خداست از لهو و تجارت بهتر است و خدا بهترين روزى دهندگان
است.
در
شان نزول اين آيه گفتهاند:
كلبى
از تجارت شام با انواع كالاهاى تجارى وارد مدينه شد. او هنوز اسلام نياورده بود
ولى هر وقت مىآمد مردم به سراغش مىرفتند. اين قضيه روز جمعه اتفاق افتاد كه
پيامبر اسلام ايستاده بر منبر خطبه جمعه مىخواند. عدهاى با شنيدن صداى طبل كه
دعوت به داد و ستد مىكرد پيامبر عزيز را تنها گداشتند و براى تجارت متفرق شدند كه
جز چند نفرى كه اكثر مفسران آنها را دوازده نفر شمردهاند باقى نماندند رسول خدا
فرمود: اگر اين چند نفر هم مىرفتند خداوند بر آنها سنگ و آتش مىباريد به اين
ترتيب آيه فوق در محكوم كردن اين رفتار نازل گرديد.