اسلم بن عمران گويد: براى فتح قسطنطنيه
(اسلامبول فعلى واقع در تركيه) آن شهر را محاصره كرده بوديم. عقبة بن عامر فرمانده
لشكر اسلامى مصر و فضالة بن عبيد فرمانده لشگر شام بود، لشگر عظيمى از ارتش روم
براى مقابله با ما به صحنه آمد، ما صفهاى ارتش خود را آراستيم، در اين ميان يكى از
مسلمانان به قلب لشكر روم زد، و در ميان آنها فرو رفت، گروهى از مسلمانان فرياد
زدند:
(سبحان اللَّه! اين مسلمان با دست
خويش، خود را به هلاكت افكند).
ابوايوب انصارى از صحابه رسول خدا صلّى
اللَّه عليه و آله در آنجا حضور داشت برخاست و گفت: اى مردم مسلمان! شما اين را به
اين گونه، تفسير غلط مىكنيد، اين آيه در مورد ما انصار نازل شده است، وقتى كه
خداوند، دل پبامبر را قوت و شوكت بخشيد، و ياران بسيار پيدا كرد، بعضى از ما مخفيانه
به بعضى ديگر گفت: (اموال ما در راه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله تباه شد،
خداوند اسلام را پيروز كرد و داراى پيروان بسيار نمود، اگر ما اموال خود را براى
خود نگه مىداشتيم، امروز بوسيله آن، كمبودهاى خود را جبران مىنموديم) در اين هنگام
آيه 159 سوره بقره در رد اين گونه طرز تفكر، نازل گرديد. و سخن سرّى ما را درباره
افسوس خوردن در مورد انفاق مال، رد كرد و فرمود:
وَ أنْفِقُوا فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا
تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إلَى التَّهْلُكَةِ وَ أحْسِنُوا إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ
الْمُحْسِنينَ (2بقره/195) و در راه خدا هزينه كنيد و خودتان را به دستان خويش به
كام هلاكت نيندازيد، و نيكى كنيد كه خداوند نيكوكاران را دوست دارد.
(و در راه خدا انفاق كنيد، و خود را با دست خويش
(در مورد افراط يا تفريط در انفاق) به هلاكت نيفكنيد و نيكوكار باشيد كه خداوند نيكوكاران
را دوست دارد.)
بنابر
اين هلاكت در انباشتن اموال و ترك انفاق و يا جنگ است به اين ترتيب منظور از آيه مذكور
هلاكت در مورد انفاق نكردن در راه خدا(و يا طبق بعضى از اقوال، زيادهروى در انفاق
و يا هر دو امر است) نه جنگيدن با دشمن، پس قهرمانانه به قلب دشمن زدند و دشمن را
ترسانده و به عقب راندند، تا مقدمهاى بر يورش دليرانه دسته جمعى ساير مسلمانان
گردند .