اثرى به دست نيامده است كه بر آشنايى عرب حجاز به كتابت و خط در گذشتهدور دلالت داشته باشد.آنان اندكى پيش از ظهور اسلام با خط و كتابت آشنا شدند.
علت آن كه كتابت و خط در ميان عرب حجاز رايج نبوده،زندگى بدوى آنانبوده است.آنان همواره در حال كوچ كردن و رفت و آمد و يا جنگ و غارت به سر مىبردهاند.اين قبيل اشتغالات،آنان را از تفكر درباره صنايع و از جمله كتابت كه ازصنايع مدنيت و شهر نشينى است،باز مىداشت.جز برخى از آنان كه به منظورتجارت به شام و عراق سفر مىكردند،رفته رفته تحت تاثير مردم متمدن آن مناطققرار گرفتند و متخلق به اخلاق آنان شدند،و خط و كتابت را به عاريت از آنانگرفتند.از اينرو با خط نبطى و يا سريانى آشنا شدند،و اين دو نوع خط تا پس ازفتوحات اسلامى در عرب باقى و معروف بود.
از خط نبطى خط نسخ به وجود آمد كه امروز نيز شناخته شده و باقى است و ازخط سريانى خط كوفى پيدا شد كه خط حيرى ناميده مىشد.يعنى به«حيره»كهشهرى قديمى و عربى در مجاورت كوفه است،منسوب بود،زيرا تغيير و تحول درخط سريانى در حيره رخ داد و پس از بناى كوفه و انتقال تمدن عرب به اين شهر،اسم آن به خط كوفى تغيير كرد.اين خط،زمانى طولانى ميان عرب معروف ومتداول بود.
خط نبطى را كه به خط نسخ تبديل شد،عربها در اثناى سفر تجارت خود بهشام،از«حوران»آموختند.اما خط حيرى و يا كوفى را از عراق گرفتند.عربها هردو خط را نخست در نامهها و نوشتههاى عادى و سپس در نوشتههاى مهم،مانندقرآن و حديثبه كار گرفتند.
يك دليل بر آن كه خط كوفى تحول يافته خط سريانى است،آن كه عرب به جاى«كتاب»مىنوشتند«كتب»بدون الف،و نيز به جاى«رحمان»مىنوشتند«رحمن».
اين از ويژگىهاى خط سريانى است كه الف ممدود را در اثناى كلمات،نمىآورند.
موقع ظهور اسلام خط و كتابت ميان عرب حجاز رايج نبود.تنها معدودى كمتراز بيست نفر با خط و نوشتن آشنا بودند.پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را براى كتابت وحىاستخدام كرد و مسلمانان را به آموختن خط و كتابت تشويق نمود.و روز به روز،تعداد كسانى كه كتابت را مىآموختند،رو به فزونى نهاد.
دو خط نسخ و كوفى ميان مسلمانان باقى مانده و رواج يافت.مسلمانان نسبتبه دگرگونى و تحسين و تزيين آن دو خط كوشيدند، تا آن كه ابن مقله،در آغاز قرنچهارم هجرى،در زيبايى خط نسخ كوشيد و خط نسخ را به حد اعلاى كمال خود به گونهاى كه هم اكنون متداول است،رسانيد.
با گذشت زمان خط كوفى-بر خلاف خط نسخ-سير قهقرايى داشت.اين خط حدود دو قرن رواج داشت.سپس از ميان رفت و از آن پس مصحفها با خط زيباىنسخ نوشته مىشد (1) .
1- ر.ك:دائرة المعارف القرن العشرين،ج 3،ص 621.جرجىزيدان،تاريخ تمدن اسلامى،ج 3،ص 60-58.ابنخلدون،المقدمة،ص 421-417.خليل يحيى النامي،اصل الخط العربي،ج 3.تركى عطية،الخط العربيالاسلامي،ص 22.عبد الفتاح عباده،انتشار الخط العربي،ص 15-13.ناجي المصرف،مصور الخط العربي،ص 338.محمد طاهر الملكي الكردي،تاريخ الخط العربي و آدابه،ص 54.